دبیرستان شهدای بانش
واحد مقاومت شهدای بانش 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مدرسه شهدای بانش و آدرس shohadayebanesh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





هفته وحدت چیست؟

علت نامگذاری هفته وحدت

فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالکَرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامکَذاری شده است . ارکَانی رسمی هم با نام ( مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی ) رسما الان در حال فعالیت هست ( ابتدا زیر نظر سازمان فرهنکَـ و ارتباطات بود اما اکنون جند سالی است که به شکل مستقل کار می کند و از این سازمان جداشده است ، و هر ساله کنفرانسهایی برگزار می کند ، که کنفرانس بین المللی وحدت در هفته وحدت هر ساله در تهران برکَذار می شود و علمای بزرکَـ را از کشورهای مختلف دور هم جمع می کند . و همواره از شخص مقام معظم هبری تا همه مسولین این مملکت تأکید دارند که وحدت میان مسلمانان باید ایجاد شود و عوامل تفرقه خشکانده شود.
به امیدروزی که به این آرزوی دیرینه قرآن،اسلام،پیامبر،امام،رهبروهمه مسلمین جامه عمل پوشانده شود
پس به پیش بسوی وحدت واتحاد اسلامی دربرابرکفروشرک ونفاق واستکبارواستثمار

تاریخ هفته وحدت

دوازده تا بیست ودو ربیع الاول هفته وحدت امت اسلامی

دلیل نام گذاری هفته وحدت چیست

۱-به دلیل این که دین اسلام دین کامل و تحریف نشده یکتاپرستی است.

۲-برای حفظ وحدت میان اهل سنت وشیعه که در زادروز رسول ا… اتفاق نظرندارند.

۳-برای این که قرآن کتابی است آسمانی و جامع که برای راهنمایی همه بشریت نازل شده.
۴-به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی که مدیون وحدت امت اسلامی است

 


برچسب‌ها:
ادامه مطلب

جمع بندی صحبت های امروز اقای اسفندیاری مشاورمحترم مدرسه

زیرگروه‌های آزمایشی گروه آزمایشی علوم انسانی (گروه آزمایشی ۳)

در هر زیر گروه رشته‌ی علوم انسانی؛ کدام رشته‌های تحصیلی دانشگاهی جای دارند؟

زیرگروه‌های آزمایشی

مجموعه رشته‌هایی که د‌روس امتحانی آن‌‌ها د‌ارای ضرایب یکسان می‌باشند‌

زیرگروه ۱

زبان و اد‌بیات فارسی، د‌بیری زبان و اد‌بیات فارسی، زبان و اد‌بیات عرب، د‌بیری زبان و اد‌بیات عرب، مترجمی زبان عربی، اد‌بیات و زبان عربی، الهیات و معارف اسلامی، د‌بیری الهیات و معارف اسلامی، د‌بیری علوم د‌ینی، کارشناسی تربیت مربی عقید‌تی و سیاسی، کارد‌انی تربیت معلم قرآن، علوم اسلامی، علوم قرآنی، معارف اسلامی و حقوق، الهیات و معارف اسلامی و ارشاد‌، علوم د‌ینی و معارف اسلامی، فقه و حقوق حنفی، فقه و حقوق امامی، فقه و حقوق شافعی، فقه و حقوق اسلامی، علوم قرآن و حد‌یث، معارف اسلامی و علوم سیاسی، معارف اسلامی و الهیات، حقوق، علوم قضایی، کارشناس فقه، کارد‌انی امور حقوقی و کنسولی، پلیس قضایی، حکمت اسلامی و فلسفه، فلسفه.

مواد‌ امتحان اختصاصی و ضرایب آن‌ها: ریاضی (با ضریب ۲)، اقتصاد‌ (با ضریب ۱)، زبان و اد‌بیات فارسی (با ضریب ۴)، زبان عربی (با ضریب ۴)، تاریخ و جغرافیا (با ضریب ۱)، علوم اجتماعی (با ضریب ۱)، فلسفه و منطق (با ضریب ۳)، روانشناسی (با ضریب ۱) .

زیرگروه ۲

علوم اجتماعی، د‌بیری علوم اجتماعی، علوم ارتباطات اجتماعی، مد‌د‌کاری اجتماعی، خبرنگاری(گرایش علوم اجتماعی، فرهنگی و هنری).

مواد‌ امتحان اختصاصی و ضرایب آن‌ها: ریاضی (با ضریب ۴)، اقتصاد‌(با ضریب ۲)، زبان و اد‌بیات فارسی (با ضریب ۲)، زبان عربی (با ضریب۱)، تاریخ و جغرافیا (با ضریب ۱)، علوم اجتماعی (با ضریب ۳)، فلسفه و منطق (با ضریب ۱)، روانشناسی (با ضریب ۲) .

زیرگروه ۳

مد‌یریت فرهنگی هنری، مد‌یریت امور بانکی، علوم اقتصاد‌ی، ‌ کارشناسی خبرنگاری، بانکد‌اری،امور بانکی، مد‌یریت بیمه، کارد‌انی امور مالی و مالیاتی، امور گمرکی، کارد‌انی امور گمرکی،‌ کارد‌انی حسابد‌اری، کارد‌انی امور بیمه،مد‌یریت، مد‌یریت د‌ولتی، مد‌یریت جهانگرد‌ی، مد‌یریت مسافرتی و جهانگرد‌ی، کارد‌انی مد‌یریت صنعتی، فلسفه، اقتصاد‌ حمل و نقل، اقتصاد‌ صنعتی، کارد‌انی علمی- کاربرد‌ی صنایع چاپ، حسابد‌اری، کارد‌انی مد‌یریت بازرگانی، مد‌یریت بیمه اکو، خد‌مات امور اد‌اری، مد‌یریت و کمیسر د‌ریایی، کارد‌انی امور د‌فتری، کارشناسی تولید‌ سیما، مد‌یریت بانکد‌اری.

مواد‌ امتحان اختصاصی و ضرایب آن‌ها: ریاضی (با ضریب ۴)، اقتصاد ‌(با ضریب ۳)، زبان و اد‌بیات فارسی (با ضریب ۲)، زبان عربی (با ضریب۱)، تاریخ و جغرافیا (با ضریب ۱)، علوم اجتماعی (با ضریب ۲)، فلسفه و منطق (با ضریب ۱)، روانشناسی (با ضریب ۱) .

زیرگروه ۴

روابط سیاسی، علوم سیاسی، علوم سیاسی(امنیت ملی)، اطلاعات و ضد‌ اطلاعات، کارد‌انی عملیات کشوری، اطلاعات نظامی، علوم انتظامی، جغرافیای سیاسی، نظامی، جغرافیا، تاریخ، د‌بیری جغرافیا، د‌بیری تاریخ، باستان شناسی‌.

مواد‌ امتحان اختصاصی و ضرایب آن‌ها: ریاضی (با ضریب ۳)، اقتصاد‌ (با ضریب ۲)، زبان و اد‌بیات فارسی (با ضریب ۲)، زبان عربی (با ضریب ۱)، تاریخ و جغرافیا (با ضریب ۳)، علوم اجتماعی (با ضریب ۲)، فلسفه و منطق (با ضریب ۲)، روانشناسی (با ضریب ۳) .

زیرگروه ۵

روانشناسی، علوم تربیتی، راهنمایی و مشاوره، مطالعات خانواد‌ه، کتابد‌اری، د‌بیری تربیت بد‌نی و علوم ورزشی،‌ کارد‌انی تربیت بد‌نی و علوم ورزشی،‌

مواد‌ امتحان اختصاصی و ضرایب آن‌ها: ریاضی (با ضریب ۳)، اقتصاد ‌(با ضریب ۲)، زبان و اد‌بیات فارسی (با ضریب ۲)، زبان عربی (با ضریب ۱)، تاریخ و جغرافیا (با ضریب ۱)، علوم اجتماعی (با ضریب ۳)، فلسفه و منطق (با ضریب ۲)، روانشناسی (با ضریب ۳) .

 

آزمون عمومی و ضرایب (تمامی رشته‌ها)

نام د‌رس

ضریب

اد‌بیات فارسی

۴

د‌ین و زند‌گی

۳

عربی

۲

زبان

۲

در هر زیرگروه رشته‌ی علوم انسانی، هر یک از دروس اختصاصی دارای چه ضریبی است؟

 زیر گروه

ضرایب دروس به تفکیک زیرگروه‌ها

ریاضیات

اقتصاد

ادبیات اختصاصی

عربی اختصاصی

تاریخ و جغرافیا

علوم اجتماعی

منطق و فلسفه

روان‌شناسی

شماره ۱

۲

۱

۴

۴

۱

۱

۳

۱

شماره ۲

۴

۲

۲

۱

۱

۳

۱

۲

شماره ۳

۴

۳

۲

۱

۱

۲

۱

۱

شماره ۴

۳

۲

۲

۱

۳

۲

۲

۳

شماره ۵

۳

۲

۲

۱

۱

۳

۲

۳

 


برچسب‌ها:
 
هدیه 18 سالگی

هدیه 18سالگی

6 ماه اینترنت، تماس صوتی و پیامک رایگان فقط برای 18ساله‌ها
آن دسته از جوانانی که تا آذر 95 به سن 18 سال تمام می رسند می توانند در طرح « هدیه 18 سالگی» رایتل ثبت نام نمایند و از هدایای خاص آن بهره مند شوند. این طرح شامل متولدین سال 1376 که در سال گذشته به سن 18 سال تمام رسیده اند اما موفق به دریافت هدیه خود نشده اند، نیز می شود.
در این طرح، سیم‌کارت اعتباری رایتل به ‌همراه شش ماه خدمات رایگان نسل های نوین ارتباطی، به مشترکین هدیه داده می‌شود.
                                                                                                                                                                                                                                                                              

هدایای طرح

  • سیم کارت اعتباری رایگانسیم کارت هدیه*
    • 6000 دقیقه تماس صوتی رایگان
    • 6000 عدد پیامک رایگان
    • 1200 مگابایت اینترنت رایگان

*علاوه بر سیم‌کارت اهدایی و هدایای بسته آغازین آن، در صورت فعال‌سازی و استفاده از سیم‌کارت می‌توانید به انتخاب خود، یک عدد سیم‌کارت اعتباری یا دیتای دیگر نیز به عنوان هدیه ثبت‌نام در طرح دریافت و آن را به دوستان یا خانواده خود هدیه دهید.
برای اطلاعات بیشتر به صفحه طرح سیم کارت هدیه مراجعه نمایید.

هدایای هر دوره 30 روزه ( به مدت 6 ماه)

هدایای بسته آغازین سیم کارت اعتباری ویژه این طرح که در جدول زیر آورده شده اند، در 6 دوره 30 روزه قابل استفاده می باشند.

خدماتهدیه هر دوره ( به مدت 6 ماه)
تماس صوتی درون شبکه 1000 دقیقه
پیامک درون شبکه 1000 عدد
اينترنت 3G/4G 200 مگابایت

✔  در صورت عدم استفاده از سیم‌کارت پس از 60 روز از تاریخ ثبت نام، هدایای فوق منقضی می‌گردند.
✔  مدت اعتبار کلیه هدایا در هر دوره، 30 روز پس از آغاز آن دوره است و اولین دوره، پس از اولین استفاده از سیم کارت محاسبه می‌گردد.
✔  هدایای هر دوره 30 روزه مختص همان دوره بوده و قابل انتقال به دوره بعد نمی‌باشند.
✔  بسته‌های هدیه و بسته‌های آغازین به ترتیب دارای بالاترین اولویت استفاده نسبت به سایر بسته‌ها هستند.
✔  جزییات مربوط به قوانین و مقررات طرح‌ها و بسته‌ها از طریق تماس با مرکز خدمات مشتریان قابل دسترسی است.
 ✔  درصورت اتمام هریک از خدمات موجود در بسته (تماس صوتی، حجم ترافیک عادی، حجم ترافیک ساعات افت مصرف، پیامک و ...)، می‌توانید از سایر خدمات بسته تا پایان مهلت زمان اعتبار آن، استفاده نمایید.
✔  برخورداري از خدمات سرويس اينترنت نسل چهارم رايتل بدون نياز به تعويض سيم کارت با قرار داشتن در محدوده پوشش دهي 4GG و فعال بودن تنظيمات اينترنت نسل چهارم دستگاه شما در کليه طرح هاي رايتل فراهم مي باشد.

واجدین شرایط

  • متولدین سال 1376 و متولدین سال 1377 می توانند پس از روز تولد 18 سالگی خود، نسبت به ثبت نام و دریافت سیم کارت هدیه ١٨ سالگي خود از رايتل, اقدام نمایند.
  • ثبت‌نام برای واجدین شرایط این طرح، تنها یکبار امکان پذیر است. (در صورت ثبت نام افراد بالای 18 سال در این طرح، سیم‌کارت به ایشان تعلق نخواهد گرفت.)

نحوه ثبت‌نام

متقاضیان می‌توانند علاوه بر ثبت نام از طریق وب سایت، با مراجعه حضوری به یکی از فروشگاه های رایتل نیز در این طرح ثبت نام و هدیه تولد 18 سالگی خود را دریافت نمایند.

 

                                                                                               ثبت نام و خرید

در صورت مراجعه حضوری به فروشگاه‌های رایتل، به همراه داشتن کارت شناسایی معتبر (کارت ملی) و کپی آن ضروری است.

برای پیگیری ارسال سیم کارت اینجا کلیک کنیدیا برروی تصویر زیر

 

هدیه 18 سالگی

 ادرس سامانه پیگیری مرسولات پستی(برروی تصویر زیر کلیک کنید)اداره پست جمهوری اسلامی ایران

Image result for ‫پست‬‎


برچسب‌ها:

برای ثبت نام برروی عکس زیر کلیک کنید.(شماروبه صفحه ثبت نام میبره)

درضمن عزیزان به ادامه مطلب هم یه سری بزنید (عکس حاج اکبرمسن ترین خادم الشهید کشور)این جاست...

 


برچسب‌ها:
ادامه مطلب

A. Comprehension check

1:

1. F 2.T 3.N 4.T 5.F

2:

(A) b

(B) Exercise helps you burn the extra fat that is stored in the body.

(C) 1. When we exercise, our body can release endorphins, chemicals that

create a happy feeling.

2. When we are breathing deeply during exercise and bringing more air

into our longs, our brain enjoys the extra oxygen.

3. When we are active and running around, sometimes it is hard to think

about what was bothering us.

3: For discussion

B. Sentence Functions

1:

a. It makes my heart happy.

b. It makes my muscles stronger.

c. It makes me flexible.

d. It keeps me at a healthy weight.

2: Questions and Answers vary.

C. Reading Skills

1:

1. 5 headings

2. Exercise makes your heart happy.

Lesson 1

3. Exercise keeps you at a healthy weight.

4. Exercise makes you feel good.

5. He wants to give the reader several reasons why exercise is important.

He puts each reason under one heading.

2:

Word

Paragraph

Number

Definition

aerobic 3 needing oxygen

repetitive 3 that you do over and over

endorphins 7 chemicals that create a happy feeling

proud 8 feeling better about yourself

D. Vocabulary Review

1.C 2.B 3.A 4.D 5.B

Focus on Grammar

1. When (وقتي که)

2. Because (چون)

3. Condition (The idea that neither this condition nor that condition

matters).(چه اين چه آن)

Grammar Practice

1:

1.c 2.e 3. a 4.b 5.d

2:

1. whether

3. when

3. as

4. as

5. since

3:

1. As I felt really tired, I stayed at home and had a rest.

2. The little boy felt lonely since no one played with him.

4. You will have to do this job whether you like it or not.

5. Ali heard the news on the radio as he was driving home.

6. My brother usually gets a headache when he watches TV for a long

time.

A. Comprehension check

1:

1. F 2.T 3.T 4.N 5.T

2:

(A) C

(B) Suggested answer: To build a warm and positive relationship with the

audience you can have friendly facial expressions.

(C) Be aware of habits you might have like crossing your arms, leaning

against a wall, or tapping a pen.

3:

Statement Good effect Bad effect

1. Bad effect

2. Bad effect

3. Good effect

4. Bad effect

5. Good effect

4: For discussion. Suggested answers

1. Voice projection

2. Teaching, business, religion…

3. Yes, they can. Giving speech is a skill that everyone can learn with

practice.

B. Sentence Functions

1: (Suggested answers)

1. Use pauses instead of saying “Uh”, and “Umm” and you “know”.

Lesson 2

2. Increase and decrease the volume of your voice to emphasize main

points.

3. Record your voice to see where changes are necessary.

2:

Aspects of giving a speech How Dave can improve this aspect?

1. Keep eye contact with the audience.

2. Ok

3. Use an attractive opening sentence.

4. Ok

5. Involve the audience by asking questions.

6.

Include personal stories to add fun to your

speech.

7. Use humor in your speech.

8. Ok

9.

Change the volume of your voice for

emphasis.

C. Reading Skills

Word Meaning

silence being silent

confident having confidence

emotionless without emotion

facial on a person’s face

react Act or behave as a result

D. Vocabulary Review

1. b 2. a 3. d 4. c 5. a

Focus on Grammar (1)

Verb + object + bare infinitive Verb + object + infinitive

help , let, make help, allow, force

Grammar Practice

1:

1. lets …ride

2. lets …read

3. lets …work

4. makes …do

5. make …understand

2:

1. He makes them take the course seriously.

2. He makes them work hard.

3. He doesn’t let them leave without permission.

4. He doesn’t let them be late for class.

5. He makes them take notes during his presentation.

3:

1. You will improve your speaking ability by practicing hard.

2. You can make more eye contact by knowing your speech well.

3. You will distract your audience by moving too much.

4. You will show respect to your audience by wearing formal clothes.

5. You can make your lecture interesting by using your sense of humor.

6. You can control your nervousness by breathing deeply several times.

A. Comprehension check

1:

1. T 2. F 3.T 4.N 5.T

2:

(A)

Describing weather Describing climate Effects of global warming

Describing Weather 3, 6

Describing Climate 2, 5

Effects of Global Warming 1, 4

 

(B) Scientists think that as we use more gasoline and electricity, the earth is

going to get warmer. They believe that we know enough about the problem to

take some actions.

(C) It means to catch and keep heat in the atmosphere.

Greenhouse gases like Co2 and methane make the earth warmer by trapping

heat in the atmosphere.

3: For discussion

B. Sentence Functions

1:

a. Climate change is a change in the general weather patterns.

b. Solar energy is the energy that comes from the sun.

2:

a. Forest is a large area of land covered with trees, bushes, etc.

Lesson 3

b. Researcher is a person who studies something to find out more about

it.

c. Trash is things that we throw away because we do not want or need

them.

C. Reading skills

1:

Check if it refers to

something

Pronoun /

Adjective

Paragraph &

line number

Before after

Copy down what it refers to

itself P1 , L3, before, the earth

another P1 , L4, after, the reason that human activities like cutting down the trees,

producing trash, and burning fuels are making the earth warmer

its P3 , L3, before, city

they P4 , L5, before, scientists

this P5 , L8, before, what scientists tell us about the possible effects of climate change

2:

word meaning

global= of the whole world

mild= not cold

save= dont use too much

decrease= go down

reduce= bring down

solar= of the sun

inaction= lack of action

D. Vocabulary Review

1.a 2.c 3.b 4.b 5.a

Grammar Practice

1:

1. written 2. studying 3. concerned 4. written 5. releasing

2:

1. The cars releasing green house gases………..

2. The scientists ……….. problem caused by human beings.

3. Anyone interested in healthy living ………..

4. The plastic bags produced in this factory………………. .

5. The cars making a lot of noise pollution……………………….. .

3:

1. Acid rain created by burning of gas, oil, and coal destroys forests.

2. Factories burning coal and oil help increase pollution.

3. The greenhouse effect enhanced by human activities is dangerous or

the planet.

4. Trash believed to be useless can be burned to produce energy.

5. Farming produces another greenhouse gas called methane.

A. comprehension check

1:

1. T 2.F 3.F 4.N 5.T

2:

(A) b

(B) The problem is finding the exact area where and when a strong shock will

happen.

(C) occur in less populated places.

3: For Discussion

B. Sentence Functions

Stay calm.

Stand in a doorway.

Go under a desk or a table.

Stay away from the windows.

Lesson 4

C. Reading Skills

1:

Put

mark

More

other

lessons

Functions

,P1, L2,5

P3, L4, 5

P8, L5, 7

P9, L2, 4, 6

P10, L2

Lesson 1

P1, L3

P2, L2

P7, L2

Lesson 2

P7, L1

Lesson 3

P1, L2

P6, L2

- to separate words or phrases in a list

- used before and after a clause or phrase that gives

extra information about the noun it follows

- to separate phrases or clauses

- to separate an introductory word or phrase

:

P1 L1 Lesson 3

P2 L1

P3 L1

P7 L1

Lesson 1

P6 L1

- to introduce a list of items before a clause or phrase

that gives more information about the main clause to

introduce one’s exact words

; P3 L4 Lesson 2

P9 L3

Lesson 4

P3 L4

- to separate a phrase from the rest of a sentence or

show a summary or conclusion

- used before and after a phrase to give extra

information

_ Lesson 3

P5, L2

P8, L1

- to separate a phrase from the rest of a sentence to

show a summary or conclusion

- used before and after a phrase to give extra

information

2:

Word Paragraph meaning

layer 1 a flat piece of sth or a quality of sth that covers a surface or

that is between two other things

cabinet 7 cupboard; piece of furniture with shelves and drawers to keep

things

mechanism 7 the way sth work

underpass 9 a road that passes under another one

overpass 9 a road that passes over another one

D.

1.c 2.a 3.c 4.a 5.b

Focus on Grammar

1. …so …. too

2. …such…

3. …enough…

4. …enough…

5. …so…

6. …enough/too…

7. …too…

Grammar practice

1:

1. so 2. enough 3. too 4. so 5. such

2:

1. … experience enough… .

…enough experience… .

2. …such simple… .

…so simple… .

3. … so

…such… .

4. … too … .

….so … .

5. …too fast … .

…fast enough… .

3:

1. The Teacher spoke so quickly that the students could not understand

him.

2. It was such a hot day that we decided to go swimming.

3. That dress is too expensive for Sheila to buy.

4. There is not enough light to take the photographs.

5. The room is large enough to hold at least 30 guests.

A. Comprehension Check

1:

1.F 2.T 3.N 4.T 5.F

2:

(A) C

(B) Luckily, people are becoming aware of the serious social,

economic and developmental effects of child labor.

(C) It shows why the employers hire children.

3: For Discussion

B. Sentence Functions

1:

a. Work done around the house.

b. Work for an organization during the summer or over a vacation to

learn about a specific kind of work

2:

a. factories with harmful smokes in the air.

b. handling dangerous materials

c. using tools and machines which are not designed for them.

3:

a. pressure of poverty

b. adult unemployment

c. irrelevant education system

C. Reading Skills

Lesson 5

1:

1.2 2.1 3.7 4.9 5.6 6.2 7.8 8.4

2:

word paragraph meaning

handle 5 touch

economically 6 of the economy

estimate 6 guess

hire 8 employ

discipline 8 control

strategy 9 way of doing sth

D. vocabulary review

1. prevent 2. willing 3. poverty 4. handle 5. common

6. emotional 7. education 8. specific

Grammar Practice

1:

1. Some ………, while others disagree.

2. Ali likes ………., whereas his brother enjoys pop music.

3. Some…………, while others do not.

4. Farid is ……….., whereas his……………... .

5. Tabriz …………, while Abadan………….. .

6. Mrs Rahimi ………… , while her husband doesn’t care about them.

2:

1. Sima likes hard work, while Leila is a bit lazy.

2. Sima plays indoor sports, whereas Leila likes outdoor sports.

3. Sima reads a lot of books, whereas Leila watches TV a lot.

4. While Sima gets up very early, Leila gets out of bed rather late.

5. Sima wants to go to university, whereas Leila is not interested in

higher education.

3:

1. ………, his brother is quite lazy

2. ………., while others send them to school/ dont let their children

work.

3. ………… others don’t pay much attention to them.

4. …………., child labor is common in rural areas.

5. ………….., work that stops children from going to school is child

labor.

A. Comprehension Check

1:

1. F 2.T 3.N 4.F 5.T

2:

(A) d

(B) try to find more about Earth, the solar system and what is beyond.

(C) they are thinking of building places to live on the moon, or even Mars.

3: For Discussion

B. Sentence functions

a. A space probe is a robot vehicle used in order to explore deep space.

b. A satellite is any natural body, like the moon, or any artificial object that orbits

another object.

c. A telescope is an instrument that magnifies or makes larger, distant objects.

Voyager I , Voyager II, Viking I and Viking II

- Oxygen can be taken from some moon’s rocks.

- Ice at the moon poles can be used to provide a moon base with water.

- For electricity the base could use solar energy.

Lesson 6

C. Reading skills

1:

When Who?/ What? The event

1609 Galileo using the first telescope

1659 Issac Newton using a better telescope to

observe other objects in space.

1957 Former Soviet Union launching Sputnik I

1967-1972 Apollo mission landing humans on the moon

1976 Viking I and II landing on Mars

1977 Voyager I and II sending back pictures from

space

1998 ISS launching of the first units of

the ISS

2:

Word Paragraph meaning

Cave 1 a large hole in a

side of a cliff or hill,

or under the ground.

Device 1 an instrument

Era 7 period

pole 8 two opposite ends of

the axis

Mineral 8 a substance such as

salt that is formed

naturally in rocks.

D. Vocabulary Review

1. vehicles 2. details 3. magnify 4. observed

5. artificial 6. distant 7. allowed 8. measured

Grammar Practice

1:

1. to/in order to

2. so that

3. to/in order to

4. to/ in order to

5. so that

2:

1. I’m going to the library to return a book.

2. I get up early every day to get to school on time.

3. He went to Canada to continue his studies.

4. They launched a new space probe to learn more about Mars.

5. She exercises regularly to remain healthy.

3:

1. He has ………. in order to get more exercise.

2. I …………. so as not to forget it.

3. Ali …………….. so that he could see the football game.

4. Mary ……………….. so that she can ……………. car.

5. Reza………………… so as not to disturb his roommate.

A. Comprehension check

1:

1. F 2.T 3.N 4.F 5.T

2:

(A) a

(B) The main difference between reading a newspaper and reading

the news on the web is that in the first one others decide what news we

get to see and what comments to put on it, whereas in the second one we

decide what to read.

(C) No one can know all the details about the Net since different

parts of it have already developed their own features.

3: For Discussion

B. Sentence Functions

Definition

a. A computer is a programmable machine that accepts data and

processes them into information we can use.

b. Online means using a computer or other information devices,

connected by means of a network, to access information and services.

c. The Internet is a system that lets computers all over the world talk to

each other.

Lesson 7

Examples of

a. personal computers (PCS), new forms of telescopes, television,

different handheld devices.

b. telephone, radio, television, internet

c. web, newsgroups, mailing lists and chat.

d. postal mail, the fax machine, the public library, the newspaper.

e. e-mail, access to web, newsgroups, mailing lists, file transfers, the

ability to log on to other computers.

Explanation

The Internet is great since it brings together the best qualities of the

communication systems that were used before and, at the same time, improves on

their worst features.

D. Reading skills

1:

One of the most interesting things about information is that we are able to get and

use it on many new and different kinds of information technologies such as

computers, radios, TVs, telephones, fax machines, etc. Among all these, computers

have attracted the most attention since they have made it possible to store and

process a large amount of information in a very short time.

But in today’s world, people need to share information as well. This is done

through a technology that connects the computers all over the world together,

called "Internet" This technology has made it possible for people to communicate

with one another effectively and inexpensively. There are many things to do, see,

and play with on the Internet than you could ever get to in a lifetime. The Internet

provides many information services such as e-mail, file transfers, access to stored

information and programs, newsgroups, and multimedia resources. You can do

online shopping, chat, find jobs, advertise, and have education from distance.

However, the Internet is so great that we will never be able to know all the details

about it.

2:

Word Paragraph Meaning

handheld 1 Things you can hold in your

hand

connect 1 Join

destination 5 A place to which sb/sth is

going or being sent

update 5 To add the most recent

information to sth

D. Vocabulary review

1. destination 2. definitions 3. save 4. access

5. connected 6. advertising 7. forwarded 8. purpose

Focus on Grammar

1  اگرچه، گرچه .

2. contrast, تقابل، تضاد

Grammar Practice

1:

1.e 2.d 3.c 4.a 5.b

2:

1. Although the weather was bad, we went ………

2. ………, though she didn’t really need it.

3. Even though…… , he never sends me any e-mails.

4. Although …………, he doesn’t help the poor.

5. Though Anita………..., she never does any exercise.

3:

1. ………, it may cause some problems.

2. ………, though she is only a beginner.

3. ………, there are a number of accidents each year.

4. ………., it is used by different organizations today.

5. …………, we have to use it most of the time.

A. Comprehension Check

1:

1.N 2.F 3.F 4.T 5.F

6.F 7.F 8.T 9.T 10.N

2:

(A) a

(B) a

(C) Mother Teresa felt she had a duty to help the poor.

Thomas Edison never stopped studying and experimenting.

3: For Discussion

B. Reading skills

1:

Mother Teresa

1910 born in Skopje

1922 was a student at a Roman Catholic elementary school

1928 became a nun

1929 taught at St. Marys high school

1946 left the convent and devoted herself to working among the poor.

1950 started her own religious community.

1979 received the Noble Peace Prize

1997 died

Lesson 8

2:

Unfamiliar Word Paragraph Meaning

training MT 1 practical teaching

superior MT 2 person having a higher rank

official MT 2 person in charge

impression MT 2 influence

annoy TE 2 make sb. sad/upset

C. Vocabulary Review

1. permission 2. suffers 3. dedicated 4. training

5. performance 6. join 7. religious 8. annoyed

Focus on Grammar

No, she isnt. She doesnt have enough information.

Thomas Edison

1847 was born

1871 started his first lab

1871 married

1

1876 built a big factory

1877 invented the phonograph

1879 developed the first successful light bulb

1931 died

Grammar Practice

1:

1. ……………… should……………… .

2. ………………must………………….. .

3. ………………should……………….. .

4. ………………may/might…………… .

2:

1. She may have forgotten that she has a class.

2. She must have left home too late.

3. You should have e-mailed me.

4. I might have left them in my car.

 


برچسب‌ها:
درس اول ص5            
1- مقصود از « ني » روح و جان انسان آگاه و آشنا بر عالم معنا و نيز « مولانا » كه از خود و خودي خالي است . « نيستان » عالم معنا و جوار حق تعالي است و جدايي : دوري جان انسان از جوار قرب الهي مي باشد .   
2- « هر كسي كاو دور ماند از اصل خويش / باز جويد روزگار وصل خويش ( طلب وصل) »          
3- انعطاف پذیری و  هم نوایی با همگان یا تأثیر دوگانگی نی که در عزا و شادی کاربرد دارد.            
4- نيستي ( نابودي - رسيدن به مقام فنا) را آرزو مي كند – روايت كتاب درسي نابودي و نفرين است .
5- پرده اوّل به معناي « نغمه و موسيقي» و پرده دوم به معناي « حجاب » است.(پرده هاي ما دريد : رازهاي ما را افشا كرد .)
6-  عشق به خدا ( مولانا خواستار ماندگاري عشق است .)
درس دوم ص 8          
1- مصراع دوم بيت اول را مي توان به دو گونه خواند ودو معنی برای آن قابل تصور است. :الف ) جز به راهي كه تو راهنماي من هستي نمي روم .ب) جز به راهي كه تو آن را به من بنمايي نمي روم.        
2- بیت 6(مصرع دوم)همه بيشي تو بكاهي همه كمّي تو فزايي          
 3- نيايش هاي لطيف و زيبايي است لبريز از معارف ، آموزش هاي اخلاقي و اجتماعي     
4- علالم الغيوب – ستّار العيوب -عزيز – جليل – جلال – بخشنده – حكيم – عظيم - …
درس سوم ص21         
1- ستايش دادپيشگي و دادگري – ظلم ستيزي و طرد ظالم – نيرو بخشيدن – آزاد منشي – حمايت از مردم زحمتكش و دعوت آنها به اتّحاد- ستایش آزادی و آزادگی – یکتا پرستی – وطن پرستی . . .         
 2- همراهي و مبارزه مردم بر ضد ظلم و بيداد    
3- زيرا خودبيني وناسپاسي به يزدان بر او چيره شد ، خود را جهان آفرين ( خدا ) خواند ، به هيچ نيروي برتري كه بتواند تكيه گاه او باشد اعتقاد نداشت ، پس دچار هراس شد . مردم از او روي گردان شده و ضحّاك بر او چيره شد .    
4- مارهاي روييده بر دوش ضحّاك مظهري از اهريمن و تجسّم خوي اهريمني و بيداد و منش خبيث است .     
 5- مغز گوسفند را با مغز يكي از دو قرباني مي آميختند و بدين ترتيب هر روز يكي از دوتني را كه به قربانگاه مي آوردند ، نجات مي دادند .    
6- حضرت ابراهيم (ع) : از بيم نمرود خانواده­ي ابراهيم (ع) او را سه سال در غاري پنهان كردند . سرنوشت فريدون مثل حضرت موسي است ولي پرورش يافتن وي در غار شبيه حضرت ابراهيم است .      
7- ضحّاك                                   8 - جاي سوزن انداختن نبود . – سگ صاحبش را نمي شناخت .      
9- سرگذشت ملّتي در طول قرون و نمودار فرهنگ و انديشه و آرمان هاي آنهاست ، كتابي است درخور حيثيّت انسان و نمايشگر مردمي است كه در راه آزادگي و شرافت و فضيلت مبارزه كرده اند .
درس چهارم ص  25   
1- الف) شاعر خويشتن خويش را موضوع قرار مي دهد و از احساسات شخصي از خشن ترين تا نرم ترين آنها سخن به ميان مي آورد ، احساساتي مربوط به خدا ، خانواده ، انسانيت وطن و . . . با اين تفاوت كه نوع احساسات وي در برابر مسائل متغير است .ب) زيرا كه يكي از سرشارترين حوزه هاي شعر است در اين نوع ادبي قرار دارد. ج) زيرا شاعر علاوه بر منِ شخصي ، منِ گسترده خود را نيز مي تواند مطرح سازد .د) چون تمامي آثار شعري در صورتي كه مصداق كامل شعر حماسي يا تعليمي نباشند ، غِنايي هستند . 
2- بيت سوم ( عشق را خواهي كه تا پايان بري // بس كه بپسنديد بايد ناپسند )3- گریز از عشق ممکن نیست – درد عشق درماني ندارد .     
4- عشق او دوباره مرا به بند كشيد و تلاش بسيار براي رهايي از آن سودمند نبود .                     5- « كز كشيدن تنگ تر گردد كمند »                          6- زشت بايد ديد و انگاريد خوب // زهر بايد خورد و انگاريد قند
درس چهارم ص-27   
1- فروتني و بزرگ منشي و آزادگي و وارستگي او            
2- تا به او بگويد خود را در برابر همه القابي كه به او منصوب كرده اند هيچ مي انگارد و اجازه داده است هر كس بر حسب اعتقاد خود هر چه مي خواهد درباره او بگويد . مهم اين است كه نبايد تحت تاثير ستايش يا نكوهش ديگران قرار گرفت .یا اینکه تا عملا این موضوع مهم عرفانی را به او بیاموزد.                              3- هيچ كدام را ( من اين همه نيستم )   
4- من شایسته ی هيچ يك از اينها (كه ديگران درباره من گفته اند.) نيستم .        
5- باز رفتند ( بازگشتند – برگشتند )بشوريدند ( اعتراض كردند )بيرون گرفت ( بيرون آورد )آواز داد ( فرياد زد - صدا زد) 6- ارادت : علاقه ، اخلاص و اظهار كوچكي در دوستي ، مشيّت الهي / اراده : خواست ، قصد ، ميل و آهنگ ، عزم و تصميم / مصاحبت : هم صحبت شدن با كسي ، دوستي / مصاحبه : گفتگو / اقامت : ماندن ، آرام گرفتن / اقامه : بر پاي داشتن
درس پنجم ص31      
1- سنجش میزان عشق فرهاد - تحقیر و تمسخر فرهاد-  منصرف کردن او از عشق ورزی به شیرین   2- عاشقي پاكباز و حاضر جواب          
3- بگفتا دوري از مه نيست درخور // بگفت آشفته از مه دور بهتر    ( ديوانه با ديدن ماه ديوانه تر مي شود )
4- « چه خواهي كرد » يا « چه چيز به او پيشكش مي كني » ، بعد از مصراع اوّل و قبل از مصراع دوم .
5- صادقانه ، تيزهوشانه ، قاطع ، رِندانه ، دندان شكن ،پرمغز و پرمحتوا  6- در بيت دوم « ياد نكردن از او( شيرين )»7- سر ( جان خود )درس ششم ص33  
1- از خود بي خود و مدهوش شدم .                 2- تسكين یافتن – بهبود یافتن          
3- « تا رفتنش ببينم و گفتنش بشنوم / از پاي تا به سر همه سمع و بصر شدم »
درس هفتم ص35
1- بهار عمر: استعاره ی بالکنایه این واژه 35 بار در دیوان حافظ بکاررفته است.      2- لاله زار عمر- گل روی – خیل خوادث
3- اغتنام فرصت
4- خیل حوادث: کمین گه، عنان گسسته،سوار: خیل گروه اسبان جمع مکسر این واژه اخیال و خیول است.
درس هشتم ص37                                                          
1- عيب جو ظاهر بين و مجنون ، حقيقت بين است . عيب جو سطحي نگر ولی مجنون باطن نگر و كيفيت نگر است .     
2- ديده­ي پاك و حقيقت بين و نگاه کمال یافته، همه چيز را پاك و زيبا مي بيند.(عاشق فقط حسن معشوق خود را می بیند.          
3- هر دو شاعر به مضمون واحدي اشاره كرده اند ( فقط مخاطب در شعر وحشي ، مجنون و در شعر مولوي ، ليلي است ) .هر دو معتقدند با چشم حقيقت بين بايد به امور نگريست ، ليلي را از دريچه­ي چشم مجنون بايد ديد . 
4- بايد به صورت ( حور ، «ي» نكره ) خوانده شود . چون « قصور » در مصراع بعد با «ي» نكره آمده است.
درس نهم ص41        
1- خشماهنگ - تاريك زار – غم اندود – سحركوشان – چندشناك – سنگردار – ستم آلود- غمناک . . .      
2- توصيف فرات ، ماه و ستارگان .             3- ( ديشب : شب عاشورا ) – ( امشب : شب شام غريبان )      
4- « اگر دين نداريد ، لااقل در دنیایتان آزاده باشيد .»        5- زيرا نويسنده از احساسات شخصي در توصيف واقعه­ي كربلا استفاده كرده است و آن واقعه ي عظيم را با شور و احساس توصيف نموده است .          
درس دهم ص44         
1- « آه دست پسرم يافت خراش / واي پاي پسرم خورد به سنگ »     
2- اين كه از احساسات دروني ، عشق و انگيزه هاي دروني مادر ، عاشق و معشوق سخن مي گويد . 
3- زيرا حرمت مادر را پاس نمي دارد . 
4- در شعر شهريار فرزند ، سپاسگزار مادر و دلبسته ی اوست و برعكس در شعر ايرج ميرزا پسر ناسپاسي مي كند.
درس یازدهم ص47    
1-كمال پرستش را در مستي و از خود بیخود شدن مي داند ( مستي : سرمستي و خماري عاشقانه ) . 
2-  با بيت سوم ارتباط معنايي دارد .              3- استعاره از « قطرات باران » است.                  
4- « به خون خود آغشته و رفته اند / چه گل هاي رنگين به جوبارها » و همچنين با بيت ششم كه «چــه فرهادهــــا مرده در كوه ها / چه حلّاج ها رفته بر بادها » ارتباط معنايي دارد .   
درس یازدهم ص49
1- با دیدن بهار به یاد قیامت و زنده شدن بیفتیم.                      2- ایهام- تشبیه – تکرار – تشخیص
درس دوازدهم ص52 
1- « غم » در مصراع اوّل اندوه و ماتم اين جهاني ( با بار معنايي منفي ) و در مصراع چهارم غم عشق ( با بار معنايي مثبت ) يا غم فراق است كه حاصل آگاهي و مايه­ي شادكامي و سرمستي است .         
2- زخم رزمنده را را به نشان و مدال تشبيه كرده است ، «زخم و نشان » هر دو بر سينه نشانده مي شوند . و هر دو مايه­ي سرافرازي است . ( با زخم نشان گرفتن : كنايه از مبارزه اي افتخار آميز است .)  
درس سیزدهم ص 58     
جواب سوال 1:می خواست به شیخ بو عبدالله یادآوری نماید گه تکبّر،انسان را به دوزخ می برد و نابود میکند.         
جواب سوال 2:مستوجب آتش  
جواب سوال 3:خطی بروی فرو نتوان کشیدن             جواب سوال4:حکایت انسان راستین    
جواب سوال 5:به شیوه ی عمل گرایانه و غیر مستقیم و بیانی کوتاه      جواب سوال6:بهتر است نسبت به خود بد بین باشم تا دیگران
درس چهاردهم ص 62     
جواب سوال 1:به سبب توکل و تکیه به خداوند و ایمان داشتن؛ به رضای خدا راضی بودن و تسلیم شدن در برابر خواست و اراده ی او 
جواب سوال 2:پر رنگ و نگار، پرّان و نرم       جواب سوال 3:تشرّع و عرفان / عشق و زندگی عملی / شوریدگی و عقل         
جواب سوال 4:سخن سعدی به سخن همه شبیه باشد و به هیچ کس شبیه نباشد . در زبان فارسی احدی نتوانسته است مانند او حرف بزند و در عین حال ، نظیر حرف زدن او را هر روز در هر کوچه و بازار می شنویم.                      
جواب سوال 5:رفتاری بین دویدن معمولی و راه رفتن           
جواب سوال 6:دامنه کلام و معنی به قدر کافی وسعت دارد به طوری که ندانستن مقداری لغت ،مانع از برخورداری خواننده نمی گردد.
جواب سوال 7:نویسنده با فروتنی وتواضع ، اشتباهات و خطا های خود را می پذیرد و معتقد است که جرئت و جسارت نویسندگی که در آغاز راه از خود نشان داده مانند وضعیّت  شخصی است که ناگزیر که در بیابانی گرم در فصل تابستان گرفتار آمده است و در دست آب سرد و گوارا دارد پس به ناچار آب را نو شیده است.هم چنین نویسنده اعتراف می کند که قدم در راهی گذاشته که سعدی آن را پیموده و خود بیماریست که کلام و سخن سعدی درد او را درمان کرده است.
 
شروع نوبت دوم
درس پانزدهم ص68   
1- صفات انسان پرگوعبارتند از:(آكنده گوش است )–( به نصايح ديگران توجّه نميكند )–( نسنجيده سخن ميگويد)– (رازدار نيست .همچنین صفات انسان كم گو عبارتند از:( رازداري ) –  ( نصيحت شنو بودن ) – (سنجيده سخن گفتن)           
2- صدف ، كوه،مشک 3- « نبايد سخن گفت ناساخته / نشايد بريدن نينداخته »   
4- با بیت 10 (با ابیات 9 و 11 نیز ارتباط معنایی دارد)      
5- به نصيحت و توصيه­ي خير خواهانه­ي ديگران توجّه نمي كند و سخن كسي را نمي شنود .         
6- از آن نوع شعر تعليمي كه موضوع آن خير و نيكي است ( حوزه­ي اخلاق ) . 
7- شعر تعليمي دوران گذشته بيشتر شامل سروده­هايي در زمينه ي اخلاقي و مذهبي و عرفاني بوده است ولي از انقلاب مشروطه به بعد ، مسائل سياسي و اجتماعي و روان شناسي نيز وارد شعر تعليمي جديد مي شود .
درس شانزدهم ص72  
1- * واقعات غرايب كه خاص،اورا بود:رويدادهاي شگفت انگيزي وجود داشت كه فقط براي او رخ مي داد (از اوسر مي زد) * خط جنيد بايد : حكم و فتواي جنيد لازم است .* زبان دراز كردند : اعتراض و سرزنش كردند .
2- مصلحت انديشي و عافيت طلبي و عاقبت نگري قشيري را بيان مي كند.همچنین برخوردی زیرکانه و از روی بی طرفی بود.
3- بعد از آنكه خليفه تاييد جنيد را براي به دار آويختن « حلّاج » لازم شمرد ، او دستار و دراعه پوشيد و به مدرسه رفت و در جواب فتواي خليفه نوشت : حلّاج بر ظاهر حال ، كشتني است . به اين ترتيب پيش بيني حلّاج راست از آب بيرون آمد و هنگام تاييد حكم جنيد در لباس متشرعان رياكار بود .        
4- لباس فقها را پوشید تا بتواند فتوای اعدام حلاج را که خلیفه صادر کرده بود امضا کند.                        
5- زيرا مريدانش نسبت به او فقط  گمان نيكو داشتند ( مقلّد او بودند ) و « گمان نيكو داشتن به كسي » از « فروع دين » است در حاليكه منكران او به « توحيد و شريعت » كه از « اصول دين » است معتقد بودند و براي يك اصل ديني قيام كرده بودند آن هم اصل توحيد .    
6- شهادت ،زينت بخش چهره ی مردان خداست .( آبروي آنان در گروِ شهادت آنانست ) .
درس هفده ص75        
1- فساد و بی بند و باری حاكم بر جامعه              2- پديده ی رشوه خواري 
3- نفس عمل برخی از کارها در اسلام حرام است، کم و زیاد بودن آن مطرح نیست در هر صورت حرام است.
درس هیجده صفحه 80:   
جواب سوال 1:اسب سیاه :ابرهای تیره رنگ و باران زای بهاری       لؤلؤ تر : قطرات باران 
جواب سوال 2:از تشبیه،استعاره،تشخیص وکنایه برای زیبا و جذاب نمودن توصیف حرکت شتابان ابرها وبارش باران استفاده کرده است.
جواب سوال3:مشک سیاه : سیاهی داغ درون گل لاله(داغ لاله)                     درّ ثمین : دانه های باران 
جواب سوال 4:شاعر گل لاله را فرمانده  به حساب آورده است و به همین سبب برای او خرگاه در نظر گرفته است.سبزه ها را سربازانی معمولی و برای آنها خیمه آورده  است.                   جواب  سوال 5: قالب مسمّط              
جواب سوال 6:گویی بط سفید : تخیلی          مست و هوشیار: نمادین        سپیده آشنا: تخیّلی        
درس نوزده صفحه 84:
جواب سوال 1:کله خود سیمین : برف    کمربند آهنین : صخره های میانی کوه دماوند         
جواب سوال 2:ازبرف پوشیده بودن و ارتفاع کوه دماوند            جواب سوال 3:زیرا مشت، نشانه اعتراض است و با دماوند سرد و خاموش تناسب  و سنخیّتی ندارد.                        جواب سوال 4:زیرا نمی خواهد چشم ملّت تن به ذلت و خفقان داده  به دماوند بیفتد.
جواب سوال 5:ورم : برآمدگی کوه دماوند     کافور:برف               جواب سوال6:خود شاعر = ملک الشعرای بهار   
 جواب سوال 7:آزادی خواهان جامعه ، خود شاعر،  مردم ،روشنفکران،مبارزان
درس بیست صفحه 89:   
جواب سوال 1:بی باک ، صبور، قهرمان، بی نیاز از آب و خاک           جواب سوال 2:درخت بید                 جواب سوال 3:خیال                      
جواب سوال 4:کشور سبز آرزوها، چشمه ی مواج و زلال نوازش ها،امیدها و ...،نزهتگه ارواح پاک
جواب سوال 5:امام علی //گریستن و درد دل کردن با چاه های بدر        
جواب سوال 6:حصار عبوس،پروانه ی شوق،کاسه فهم،لبخند نوازش،عقل بی درد،چهره پرماورا،و...           
جواب سوال 7:    حافظ         1- مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو
                                       2- ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت / با من راه نشین بادهی مستانه زدند
جواب سوال 8:ماه (مهتاب)     
جواب سوال 9:زندگی شهری :شهر نشینان،نگاهی عالمانه و جزئی نگر به طبیعت و زندگی دارند، نگاهی بدون  احساس و عاطفه و تخیّل به همین  دلیل  از درک جاذبه ها و زیبایی  های  پدیده ها  عاجز هستیم.   
جواب سوال 10:(شبها)به قطره های درشت و تابناک باران ستاره، مصابیح آسمان.دکتر شریعتی ، ستارگان را مصابیح آسمان تصور نموده است.
درس بیست ویک صفحه 96:          
جواب سوال 1:هم بستگی و هماهنگی دشمنان در رسیدن به خواسته های باطل خود و پراکندگی مسلمانان در گرفتن حقّ خود.           
جواب سوال2:(دشمنان) با شما پیکار می کنند و به جنگی دست نمی گشایید. خدا را نافرمانی می کنند و خشنودی می نمایید. اگر در تابستان شما را بخوانم ،گویید هوا سخت گرم استمهلتی ده تا گرما کمتر شود . اگر در زمستان فرمان دهم ،گویید سخت سرد است؛ فرصتی ده تا سرما از بلاد به در شود.              
جواب سوال3:قاطی کردن کارها؛ آشفته و نا به سامان نمودن اوضاع  جواب سوال4:حضرت علی (ع)          جواب سوال5:مفعول                    جواب سوال6:نهان و روی گردان -  محکوم و محروم                       جواب سوال7:مرد مسلمانی که از غم چنین حادثه بمیرد.      
جواب سوال8:سست عنصری مسلمانان، ترس از جهاد، عدم اطاعت از فرمانده         
جواب سوال9:به خدا سوگند، با مردمی در آستانه ی  خانه شان نکوشیدند جز که جامه ی جامه ی خواری بر آنان پوشید.
درس بیست ودو صفحه 99:             
جواب سوال1:           آبی که خضر حیات ازو یافت             //            در میکده جو که جام دارد    
                            دهان شهد تو داده رواج آب خضر        //         لب چو قند از نبات مصر رواج 
                            فرق استآب خضر که ظلمات جای اوست //  تا آب ما که منبعش الله اکبر است  
جواب سوال2:ای حافظ، هم چنان که جرقّه ای برای آتش زدن و سوختن شهر امپراتور کافی است،از گفته ی شور انگیز تو چنان آتشی بر دلم نشسته که سراپای مرا در تب و تاب افکنده است.  
جواب سوال3:هیچ کدام پنهان شدنی نیست.          جواب سوال4:قطعه ی «تقلید»ص168 تو آن کشتی ای که ...   
جواب سوال5:           « بگفت از دل جداکن عشق شیرین // بگفتا چون زیم بی جان شیرین» 
                            « آتش است این بانگ و نیست باد // هرکه ایــن آتش ندارد نیست باد»
درس بیست وسه صفحه 106:       
جواب سوال1:مهتاب، سحر، صبح، گل، آب           جواب سوال2:آبله(تاول) زدن پا-  آرزوهای بربادرفته
جواب سوال3:غفلت، نابسامانی، پریشانی و ناآگاهی مردم جامعه 
جواب سوال 4:خسته و رنجور شده، به آرزویش نرسیده، ولی همچنان امیدوار است.  جواب سوال5:نازک آرای تن ساقه گلی//غم این خفته ی چند// در و دیوار به هم ریخته                جواب سوال6: سحر و صبح (نگران با من استاده سحر/صبح می خواهد از من )           
جواب سوال7:تلاش برای جست وجو و یافتن چیزی- خستگی شدید- رنجور شدن
درس بیست چهار صفحه 118:        
جواب سوال1:داستان کشته شدن رستم به دست برادرش یا نقل داستانهای شاهنامه               
جواب سوال2:شاعر معتقد است که سروده های دیگر صرفاً زیبا وجذاب است امّا شعر شاعر فقط یک اثر صرفاً زیبا نیست بلکه ارزشمند،سنجش گر و هدفمند است.                   جواب سوال3:هم چاه را توصیف می کند و هم بی شرمی چاه کَنان را.  
جواب سوال4:تاریک، ژرف، پهناور، غم انگیز و شگفت آور که بر کف و دیواره هایش نیزه و خنجر کار گذاشته اند.
جواب سوال5:لبخند رستم      جواب سوال6:سکوت ساکت گیرا، هماوای خروش خشم،طاق عزیز،کلید گنج مروارید،چاهسارگوش،رخش رخشنده  
جواب سوال7: 1- کشتن شیر، 2- غلبه بر تشنگی مفرط،3- کشتن اژدها، 4- کشتن زنی جادوگر، 5- گرفتار نمودن اولاد دیو،         6-کشتن ارژنگ دیو،  7- نابودی دیو سپید.
درس بیست وپنجم  صفحه 124:   
جواب سوال1:خداوند در همه جا حضور دارد و بسیار به انسان نزدیک است.              
جواب سوال2:چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.             
جواب سوال3:آب، گل سرخ، چشمه، پنجره، نور و...              جواب سوال4:ترکیبی از توصیف خیالی و نمادین         
جواب سوال5:گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ، می فروشم به شما/ تا به آواز شقایق که در آن زندانی است/ دل تنهایتان تازه شود.
جواب سوال6:روزگارم بد نیست/ تکّه نان / خرده هوش               جواب سوال7:شب بو: ویژگی کوتاهی ؛کاج:بلندی 
جواب سوال8:من نمازم را وقتی می خوانم / که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو /من نمازم را بی تکبیره الاحرام علف می خوانم / بی قد قامت موج
ادامه درس بیست وپنج صفحه 126:              
جواب سوال1:به سبب ترس از حکومت مستبد و ستمگر، مجالی برای تحول، دگرگونی و انقلاب وجود نداشت.          
جواب سوال2:آب، دریا، رود، کویر، خاک، علف، زمین                
جواب سوال3:محیط ستم زده  ایران پیش از انقلاب اسلامی     
جواب سوال4:ترکیبی از توصیف نمادین و تخیّلی
درس بیست وشش صفحه 137:     
جواب سوال1:عینک ،تعلیمی ،عصا         
جواب سوال2:راوی : خود نویسنده (اول شخص مفرد) زمان داستان:معاصر (حدود سال1311) مکان: شهر شیراز 
جواب سوال3:او هرگز فراموش نمی کند . برای او لحظه ی عظیم و بزرگی بود؛ همین که عینک به چشم او رسید، ناگهان دنیا برایش تغییر کرد
جواب سوال4:آنجا که برای اولین بار عینک پیر زن کازرونی را بر چشم می گذارد و دنیا برایش تغییر میکند.
جواب سوال5:زبان محاوره ای ، طنزوار بودن نثر                     جواب سوال6:سن و سال، صحنه ی نمایش، آفت گندم                  
 جواب سوال7:جونت بالا بیاد:جانت بالا بیاید  بچّه می خواستی زودتر بگی: بچه می خواستی زودتر بگویی
درس بیست وهفت صفحه 143:     
جواب سوال 1:یکی از شاگردان دبستانی(اول شخص)           جواب سوال2:حفظ زبان ملّی 
جواب سوال3:اینجا آیا کبوتران را نیز مجبور می کنند سرود خود را به زبان بیگانه بخوانند 
جواب سوال4:وطن دوستی، سربلندی و عزّت میهن ، دفاع از کشور و حفظ هویّت و زبان ملی 
جواب سوال5:نظر شما؟!!       جواب سوال6:هنگامی که دشمن وطن را اشغال نموده است و مردم را مجبور میکنند که به زبان بیگانه سخن بگویند.
جواب سوال7:اندیشه آن که معلم فردا آنها را ترک می کند و دیگر او نخواهند دید.
جواب سوال8:هنگامی که تصمیم ناخوسایند و آزار دهنده ای برای کسی گرفته باشند .
 
دانش آموزان موفّق و پیروز باشید.

برچسب‌ها:

خود آزمايي ص 7

1 - « و » در واژه هاي : وقت و نا ورد . « ي » در واژه ي ( ياد ) چون حرف اوّل هجاست .

2 – تعداد صامت ها 23 تاست ء (= ع) ، ب ، پ ،‌ ت (= ط) ج ، چ ، ح (= هـ) خ ، د ، ر ، ز (= ذ ، ظ ، ض) ، ژ ، س (= ث ، ص ) ، ش ، غ ( = ق ) ، ف ، ك ، گ ، ل ، م ، ن    و ( دركلمه هايي مثل : وام يا وصل ) ي ( در كلمه هايي مثل : يزد ، يار )

مصوّت ها 6 تا هستند : مصوّت هاي كوتاه  ــَـِـُـ ، مصوّت هاي بلند : ا  او  ي

3 – خواستن : / خ / ، / ا / ، / س / ، / ت / ، / ـَـ / ، / ن / = 6 واج

     ژنده : / ژ / ، / ـِـ / ، / ن / ، / د / ، / ـِـ / = 5 واج

     سلسله : / س / ، / ـِـ / ، / ل / ، / س / ، / ـِـ / ، / ل / ، / ـِـ / = 7 واج

     محو : / م / ، / ـَـ / ، / ح / ،‌ / و / = 4 واج

خودآزمايي صص  ۱۷-۱۶-۱۵-۱۴ منم كه ديده به ديدار دوست كردم باز          چه شكر گويمت اي كارساز بنده نواز

واژه هاي قافيه : باز ، بنده نواز / حروف الحاقي : ندارد / حروف اصلي : از / قاعده ي 2

اي صبا گر بگذري بر ساحل رود ارس         بوسه زن بر خاك آن وادي و مشكين كن نفس

واژه هاي قافيه : ارس ، نفس / حروف الحاقي : ندارد / حروف اصلي : ـَـ س / قاعده ي 2

يار بد ماراست هين بگريز از او                تا نريزد بر تو زهر آن زشت خو

واژه هاي قافيه : او ، زشت خو / حروف الحاقي ندارد / حرف اصلي : و / قاعده ي 1

هر يكي ديوار اگر باشد جدا                     سقف چون باشد معلق بر هوا

واژه هاي قافيه : جدا ، هوا / حروف الحاقي ندارد / حرف اصلي : 1 / قاعده ي 1

ما را همه شب نمي برد خواب                  اي خفته ي روزگار درياب

واژه هاي قافيه : خواب ، درياب / حروف الحاقي ندارد / حروف اصلي : ا ب / قاعده ي 2

نه بيگانه تيمار خوردش نه دوست               چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست

واژه هاي قافيه : دوست ، پوست / حروف الحاقي ندارد / حروف اصلي : وست / قاعده ي 2

من از ابر بينم همي بادونم                      ندانم كه نرگس چرا شد دُژم

واژه هاي قافيه : نَم ، دژم / حروف الحاقي ندارد / حروف اصلي : ـَـ م / قاعده ي 2

مكن شهريارا دل ما نژند                         مياور به جان من و خود گزند

واژه هاي قافيه : نژند ، گزند / حروف الحاقي ندارد / حروف اصلي : ـَـ ند / قاعده ي 2

۲ )

اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست ؟            منزل آن مه عاشق كش عيّار كجاست ؟

رديف : كجاست / واژه هاي قافيه : يار ، عيار / حروف قافيه : ار / حرف الحاقي ندارد / حروف اصلي : ار / قاعده ي 2

توجّه : « ي »  پيش از  « ار »  اضافي است و جزء حروف قافيه محسوب نمي شود مثلاً مي توان اين دو واژه را با « مار » يا « كار » قافيه كرد . ( طبق تبصره 5 )‌

سرشك زمين بر هوا شد گوا                    به نزديك خورشيد فرمانروا

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : گوا ، فرمانروا / حروف قافيه : « ا » / حرف الحاقي ندارد / حروف اصلي : « ا » / قاعده ي 1

كاشكي جز تو كسي داشتمي                   يا به تو دسترسي داشتمي

رديف : داشتمي / واژه هاي قافيه : كسي ، دسترسي / حروف قافيه / ـَـ س + ي / حرف الحاقي : « ي » حروف اصلي : ـَـ س / قاعده ي 2

مرا پرسي كه چوني ؟ چونم اي دل            جگر پر درد و دل پرخونم اي دل

رديف : اي دل / واژه هاي قافيه : چونم ، پرخونم / حروف قافيه : ون + ـَـ م/ حروف الحاقي : ـَـ م/ حروف اصلي : ون / قاعده ي 2

چندان كه گفتم غم با طبيبان                 درمان نكردند مسكين غريبان

رديف :  ندارد / واژه هاي قافيه : طبيبان ، غريبان / حروف قافيه : يب + ان / حروف الحاقي : ان / حروف اصلي : يب / قاعده ي 2

خاك دل آن روز كه مي بيختند                شبنمي از عشق بر آن ريختند

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : مي بيختند ، ريختند / حروف قافيه : يخت + ـَـ ند / حروف الحاقي : ـَـ ند / حروف اصلي : يخت / قاعده ي 2

ز دو ديده خون فشانم زغمت شب جدايي          چه كنم كه هست اين ها گل باغ آشنايي

رديف :  ندارد / واژه هاي قافيه : جدايي ، آشنايي / حروف قافيه : ا + يي / حروف الحاقي : يي / حرف اصلي : « ا »  /  قاعده ي 1

بنماي رخ كه باغ و گلستانم آرزوست                بگشاي لب كه قند فراوانم آرزوست

رديف : آرزوست/ واژه هاي قافيه :‌ گلستانم ، فراوانم/ حروف قافيه : ان + ـَـ م/ حروف الحاقي : ـَـ م/ حروف اصلي : ان/ قاعده ي 2

آتش قهر برافروخته اند            خانمان ضعفا سوخته اند

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : برافروخته اند ، سوخته اند / حروف قافيه : وخت + ـِـ اند / حروف الحاقي : ـِـ اند / حروف اصلي : وخت / قاعده ي 2

گر مستمند و با دل غمگينم            خيره مكن ملامت چند نيم

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : غمگينم ، چندينم / حروف قافيه : ين + ـَـ م / حروف الحاقي : ـَـ م حروف اصلي : ين/ قاعده ي 2

نشاط جواني ز پيران مجوي             كه آب روان باز نايد به جوي

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : مجوي ، جوي / حروف قافيـه : و + ي / حروف الحـاقي : ي / حرف اصلي : و /

قاعده ي 1

ما به روي دوستمان از بوستان آسوده ايم              گر بهار آيد و گر باد خزان آسوده ايم

رديف : آسـوده ايم / واژه هاي قافيـه : بوستان و خزان / حروف قافيه : ان / حروف الحاقي : ندارد / حروف اصلي : ان / قاعده ي 2

آن دل كه به زلف يار خود بستيمش                   هر چند گسست باز پيوستيمش

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : بستيمش ، پيوستيمش / حروف قافيه : ـَـ ست +‌ يمش / حروف الحاقي : يِمَش / حروف اصلي : ـَـ ست / قاعده ي 2

ديده دريا كنم و صبر به صحرا فنكنم                   واندرين كار دل خويش به دريا فكنم

رديف : فكنم / واژه هاي صحرا ، دريا / حروف قافيه : « ا » / حروف الحاقي : ندارد / حرف اصلي : « ا » / قاعده ي 1

ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم                   محصول دعا در ره جانانه نهاديم

رديف : نهاديم / واژه هاي قافيه : ميخانه ، جانانه / حروف قافيه : ان + ـِـ/ حرف الحاقي : ـِـ/ حروف اصلي : ان / قاعده ي 2

۳ )

هر آنكس كه بر دزد رحمت كُند                به بازوي خود كاروان مي زَند

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : كُنَد ، مي زَنَد  / حروف قافيه : ـُـ ن + ـَـ د ، ـَـ ن + ـَـ د / حروف الحاقي : ـَـ د / حروف اصلي : ( ـُـ ن ، ـَـ ن ) / قاعده ي 2 . طبق تبصره ي 3 اگر در قاعده ي 2 يعني مصوّت + صامت ( + صامت ) مصوّت كوتاه باشد و قافيه ، حروف الحاقي داشته باشد ، اين مصوّت كوتاه مي تواند متفاوت باشد .

كنون با خرد بايد انباز گشت                  كه فردا نماند ره بازگشت

رديف : گشت / واژه هاي قافيه : انباز ، باز / حروف قافيه : از / حروف الحاقي : ندارد / حروف اصلي : از / قاعده ي 2

طبق تبصره ي 4 در اين بيت « باز » پيشوند است و واژه ي قافيه قرار گرفته است و قافيه صحيح است .

چنان در قيد مهرت پاي بندم                 كه گويي آهويي سر در كمندم

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : پاي بندم ، كمندم / حروف قافيه : ـَـ ند + ـَـ م / حروف الحاقي : ـَـ م / حروف اصلي : ـَـ ند / قاعده ي 2

طبق تبصره ي 1اگر واژه هاي قافيه حرف يا حروف الحاقي داشته باشند جزء حروف مشترك قافيه اند و رعايت آن ها لازم است ، پس قافيه درست است .

در اين زمانه بُتي نيست از تو نيكو تر           نه بر تو بر ثمني از رهيت مشفق تر

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : نيكوتر ، مشفق تر / حروف قافيه : تَر /     / حروف اصلي : ـَـ ر قافيه صحيح نيست .

زيرا طبق تبصره ي 4 پسوند ها اگر در حكم قافيه قرار گيرند در صورتي كه تكراري باشند قافيه نادرست است .

دنيـا نير زد آن كه پريشـان كني دلي          زنهار بد مكن كه نكرده است عاقلي

گر من سخن درشت نگويم تو نشنوي          بي جهد از آينه نبرد رنگ ، صيقلي

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : دِلي ، عاقِلي ،‌ صيقَلي/ حروف قافيه : ـَـِـ ل + ي/ حرف الحاقي : ي/ حروف اصلي : ـَـِـ ل قاعده ي 2 طبق تبصره ي 3 در قاعده ي2 يعني مصوّت + صامت ( + صامت ) اگر مصوّت كوتاه باشد و قافيه ، حروفِ الحاقي داشته باشد ، اين مصوّت كوتاه مي تواند متفاوت باشد .

۴ )

اشكم دميد

               گفتم : « نه پاي رفتن نه تاب ماندگاري       /      درد خزه ي كف جوي اين است . » گفت : آري

امّا دو گانه تا كي ؟    /   يا موج وش روان شو يا در كنار من باش » گفتم : « دلم گرفته است / مثل سكون ملولم »

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : ماندگاري ، آري / حروف قافيه : ار + ي / حروف الحاقي : ي / حرف اصلي : ار / قاعده ي 2

هـ )

مصراع هاي دو و چهار : ره تاريك با پاهاي من پيكار دارد    /    به سنگ آكنده و دشوار دارد

رديف : دارد / واژه هاي قافيه : پيكار ، دشوار / حروف قافيه : ار / قاعده ي 2

مصراع هاي ۶و۷ : جهان تا جنبشي دارد ، رود هر كس به راه خود / عقاب پير هم غرق است و مست اندر نگاه خود

رديف :‌ خود / واژه هاي قافيه : راه ، نگاه / حروف قافيه : اه قاعده ي 2

مصراع هاي۸و۹: نباشد هيچ كار سخت كان را در نيابد فكر آسان ساز / شب از نيمه گذشته است . خروس دهكده برداشته است آواز

رديف : ندارد / واژه هاي قافيه : ساز و آواز /  حروف قافيه : از / قاعده ي 2

مصراع هاي ۱۱و 10 : چرا دارم ره خود را رها من    /    بخوان اي هم سفر با من

رديف : من / واژه هاي قافيه : رها ، با / حرف قافيه : « ا » / قاعده ي 1

 

 

 

خود آزمايي درس ششم  صص 47-46

1 -  اختيارات زباني فقط تسهيلاتي در تلفّظ براي شاعر فراهم مي سازد تا به ضرورت وزن از آن استفاده كند بي آن كه موجب تغييري در وزن شود ، امّا اختيارات وزني امكان تغييراتي كوچك در وزن را به شاعر مي دهد .

2 – الف ) بلند محسوب كردن هجاي پاياني مصراع ها و بيت ها ، اگر چه كوتاه ، يا كشيده باشد .             ب ) شاعر در سرودن شعر به جاي  U U - - ( فعلاتن ) اول وزن مي تواند -  U - - فاعلاتن بياورد .            پ ) ابدال شـاعر مي تواند به جاي دو هجـاي كوتاه كنـار هم ميـان مصـراع ، يك هجاي بلند بياورد يعني به جاي فَعَلن (U U ـ ) مي تواند فع لن ( - - ) بياورد . اختيار شاعري اخير در دو هجاي ما قبل آخر بسيار رايج است و حتّي در تمام مصـراع هاي يك شعـر ممكن است از آن استفـاده شود . اما كاربرد موارد ديگــر آن كم است . مانند« -   U U - » ( مفتعلن ) و« U U - - »         ( فعلاتن ) و « - -  U U » ( مستفعل ) كه به جاي هريك از اين ها مي تواند « - - - » ( مفعولن ) بيابد .             ت ) قلب

3 – در پايان مصراع طبق اختيارات وزني              4 - در ركن اول مصراع طبق اختيارات وزني              5 – در ميان مصراع طبق اختيارات وزني         6 – به ضرورت وزن مي تواند دو هجاي كوتاه و بلند يا بلند كوتاه كنار هم را جا به جا كند كه اغلب در « - U U - » ( مفتعلن ) و « U - U - » ( مفاعلن ) رخ مي دهد.         7 – الف ) بلند به حساب آوردن هجاي پاياني مصراع ها و بيت ها . ب ) تبديل « U U - - » ( فعلاتن ) به « -  U - - » ( فاعلاتن ) در اول مصراع پ ) جا به جايي دو هجاي كوتاه و بلند ، يا بلند و كوتاه در كنار هم .

8 – آمد نوروز هم از بامداد           آمدنش فرّخ و فرخنده باد      « منوچهري »    

    آ     مَـ    د     نو     رو     ز     هَـ    مَز     با     م     داد                            آ      مَ     دَ    نَش    فَر    رُ     خُ     فَر    خُنـ    دِ     باد

    ــ     U     U     ــ     ــ      U      U    ــ    ــ       U      ــ                          ــ      U     U     ــ     ــ     U     U      ــ     ــ      U     ــ

مفتعلن    مفتعلن    فاعلن   حذف همزه در هجاي هفتم مصراع اوّل ـ اختيار زباني هجاهاي پاياني هر دو مصراع كشيده است كه فقط بلند محسوب مي شود و طبق اختيارات وزني است .

اي ديو سپيد پاي در بند           اي گنبد گيتي اي دماوند     « بهار »

    اي     ديـ     دِ      سـ     پيـ     دِ     پا     ي     در     بَند         اي     گُنـ    بـ      دِ       گيـ   تي    اي    د      ما      وَند

     ــ      ــ       U       U      ــ       U    ــ      U     ــ      ــ          ــ      ــ      U       U        ــ    ‌ U     ــ     U     ــ       ــ

مفعول                 مفاعلن                     فعولن يا     مستفعل               فاعلاتُ                     فع لن

هجاي پاياني مصراع اوّل و دوّم كشيده است كه طبق اختيارات وزني بلند محسوب مي شود .           در هجاي ششم مصراع دوّم مصوّت بلند پايان كلمه كه مصوّت ديگري پس از آن آمده ، كوتاه تلفّظ شده است و اختيار زباني است . ضمناً اين هجا را مي توان به صورتي كه تقطيع شده است نيز به حساب آورد .                                          

تو قلب فسرده ي زميني            از درد و رم نموده يك چند      « بهار »

    تُ      قلـ     بِ     فِـ     سُر     دِ     يِ     زَ     ميـ     ني              از       در     د      وَ       رَم     نِـ     مو    دِ     يك     چند

     U      ــ        U     U      ــ       U     U      U    ــ       ــ              ــ      ــ       U      U       ــ      U     ــ     U     ــ       ــ

مستفعل فاعلاتُ فع لن يا مفعول مفاعلن فعولن                    در هجاي اوّل و هفتم مصراع اوّل ، طبق اختيارات زباني مصوّت كوتاه ، بلند تلفّظ مي شود . كه در هجاي اوّل ، هجاي پايان كلمه و در هجاي هفتم كسره اضافه است . هجاي پاياني مصراع دوم كشيده است كه طبق اختيارات وزني بلند محسوب مي شود .

نَماند تيري در تركش قضا كه فلك         سوي دلم به سر انگشتِ امتحان نگشود

    نـَ      ما      ند      تيـ      ري      در     تر     كَ     ش     قَـ     ضا     كِ    فَـ     لَك

     U     ــ        U       ــ       ــ       ــ      ــ       U       U      U     ــ        U     U      ــ

    سو    ي      دِ      لم     بِـ  سَـ    رَنـ     گُشـ   تِ     امـ    ت      حان    نَـ     گُـ     شود

     ــ     U       U      ــ      U   U     ــ      ــ       U      ــ      U        ــ      U       U    ــ

 مفاعلن ( مفتعلن )              فعلاتن                     مفاعلن                       فعلن

در ركن دوم مصراع اوّل به جاي فعلاتن ، مفعولن ( - - - ) به كار رفته است كه اختيار وزني است . در ركن اوّل اختيار شاعري قلب « -  U U - » ( مفتعلن ) در برابر «  U - U - » ( مفاعلن ) اختيار وزني       در مصراع اول ركن سوم هجاي دوم ( شِ ) تغيير كميّت مصوّت ها اختيار زباني هجاي آخر مصراع دوّم كشيده است كه طبق اختيارات وزني بلند محسوب مي شود .

همه در خُورد راي و قيمت خويش           از تو خواهند و من تو را خواهم     « سعدي »

      فعلاتن                     مفاعلن                       فعلن                                    فا  علاتن                   مفاعلن                      فع لن

    هَـ     مِ     دَر     خٌر    دِ    را     يُ      قيـ     مَـ     تِ     خيش                     از      تُ   خا      هَنـ   دُ    مَن   تُ      را      خا     هم

     U      U     ــ      ــ     U    ــ     U       ــ        U      U       ــ                        ــ      U    ــ       ــ     U     ــ    U       ــ      ــ     ــ

ركن آغازين مصراع دوّم طبق اختيارات وزني به جاي « فعلاتن » از « فاعلاتن » استفاده شده است . ركن پاياني مصراع دوّم به جاي « فَعَلن » طبق اختيارات وزني از « فع لن » استفاده شده است

بس بگرديد و بگردد روزگار            دل به دنيا در نبندد هوشيار       « سعدي »       فاعلاتن                    فاعلاتن                       فاعلن

    بَس    بِـ    گر    ديـ     دُ     بِـ     گَر     دَد     رو     زِ     گار                  دِل     بِـ    دُنـ    يا     دَر     نَـ     بَنـ     دَد     هو    شـ     يار

      ــ      U     ــ    ــ       U     U     ــ     ــ      ــ       U     ــ                 ــ       U    ــ    ــ     ــ        U     ــ     ــ      ــ       U      ــ

در هجاي پنجم مصراع اوّل مصوّت كوتاه ، بلند تلفظ مي شود . واو عطفُ از اختيارات زباني است و هجاي آخر بيت كشيده است كه طبق اختيارات وزني ، بلند محسوب مي شود . 

اي كه دستت مي رسد كاري بكن         پيش از آن كه كز تو نيايد هيچ كار      « سعدي » فاعلاتن                فا   علاتن                       فاعلن

    اي     كِ     دَسـ     تَت     مي    رِ     سَد     كا     ري     بِـ     كن        پيـ     شَـ     زان      كز     تُـ      نَـ     يا       يَد     هيـ    چ     كار

      ــ       U       ــ       ــ      ــ       U     ــ      ــ     ــ         U     ــ          ــ       U       ــ       ــ     ــ        U     ــ      ــ     ــ       U      ــ

در هجاي پنجم مصراع دوّم ، مصوّت كوتاه ، بلند تلفّظ مي شود هجاي پايان كلمه كه طبق اختيارات زباني است ، هجاي پاياني مصراع دوّم كشيده است كه طبق اختيارات وزني ، بلند محسوب مي شود .

خود آزمايي درس هفتم صص 57-56

1 – وزن هايي كه از نظر نظم ميان هجاهاي كوتاه و بلند يكسان باشند و وزن هاي ديگر مثل مسدس و مربع سالم يا محذوف از آن به دست بيايد .

2 – بضاعت نياوردم الّا اميد         خدايا ز عفوم مكن نااميد         « سعدي »                                          فعولن               فعولن              فعولن              فعل

    بـ     ضا     عَت    نَـ     يا     وَر     دَ    مِلـ     لا     اُ     ميد              خُـ    را       يا     ز     عَفـ    وَم    مَـ   كُن     نا     اُ     ميد

     U      ــ      ــ      U     ــ     ــ      U    ــ     ــ      U     ــ                U     ــ      ــ       U    ــ     ــ      U    ــ     ــ      U     ــ   

بحر : متقارب مثمن محذوف

هجاي پاياني هر دو مصراع كشيده است كه طبق اختيار وزني بلند محسوب مي شود . در هجاي هشتم مصراع اول طبق اختيار زباني همزه حذف شده است . 

3-باران اشكم مي دود وز ابرم آتش مي جهد         با پختگان گوي اين سخن سوزش نباشد خام را     « سعدي »

    با     را     نِ     اَشـ     كَم     مي     دَ     وَد     وَز    اَبـ    رَ    ما    تَش    مي     جَـ    هَد

      ــ    ــ      U      ــ      ــ      ــ        U     ــ     ــ     ــ     U    ــ    ــ      ــ        U     ــ

    با     پُخـ   تِـ     گان     گو     يين    سـُ   خن   سو   زِش   نَـ    با    شَد     خا      م     را

      ــ     ــ     U      ــ      ــ      ــ         U     ــ     ــ    ــ     U   ــ    ــ      ــ         U     ــ

       مستفعلن                        مستفعلن                   مستفعلن              مستفعلن

بحر : رجز مثمن سالم            حذف همزه در هجاي     دوازدهم مصراع اوّل و هجاي ششم مصراع دوّم طبق اختيارات زباني صورت گرفته است  

نسيم صبح را گفتم كه با او جانبي داري          كز آن جانب كه او باشد صبا عنبر فشان آيد     « سعدي »

    نَـ     سيـ      م      صُبـ     ح     را     گُفـ     تَم     كِ     با     او    جا    نِـ    بيـ    دا    ري

      U      ــ         U       ــ       U     ــ      ــ      ــ       U     ــ    ــ     ــ     U     ــ     ــ    ــ

    كَـ    زان      جا      نب      كِ    او      با       شَد    صَـ    با    عَنـ   بَر    فِـ    شا     نا    يَد

       U     ــ       ــ      ــ          U     ــ     ــ       ــ        U     ــ    ــ    ــ      U     ــ    ــ    ــ

       مفاعلين                         مفاعلين                      مفاعلين                       مفاعلين

بحر : هزج مثمن سالم         در هجاي دوّم و پانزدهم مصراع دوّم همزه طبق اختيارات زباني حذف شده است . 

اي مسلمانان فغان زان نرگس جادو فريب        كاو به يك ره برد از من صبر و آرام و شكيب     « سعدي »

    اي     مُـ     سَلـ     ما     نان      فـ      ـغان      زان      نَر     گِـ    سِ     جا     دو     فَـ    ريب

       ــ       U      ــ     ــ     ــ          U        ــ         ــ      ــ         U    ــ      ــ     ــ        U      ــ

    كو     بِـ      يك    ره     بُر        د       از         مَن      صَبـ    رُ     آ       را      مُ     شـ   كيب

       ــ      U       ــ     ــ     ــ          U       ــ         ــ        ــ        U    ــ      ــ      ــ       U     ــ

       فاعلاتن                               فاعلاتن                           فاعلاتن                     فاعلن

بحر : رمل مثمن مخدوف     هجاي پاياني هر دو مصراع كشيده است كه طبق اختيارات وزني فقط بلند محسوب مي شود . در هجاي سيزدهم ، طبق اختيارات زباني مصوّت كوتاه به بلند تبديل مي شود ( واو عطف )

3 – اگر مرد عشقي كمِ خويش گير            وگرنه ره عافيت پيش گير      « سعدي »        فعولن            فعولن             فعولن                فعل

    اَ     گر      مَر     دِ     عِشـ     قي    كَـ    م     خيـ    ش     گير          وَ     گر      نَـ     رَ      هِـ       عا     فِـ   يت     پيـ    ش      گير

     U     ــ      ــ       U      ــ      ــ       U    U      ــ      U       ــ            U     ــ      ــ      U      ــ       ــ       U    ــ      ــ      U        ــ 

بحر : متقـارب مثمن مخدوف در هجاي سوم مصراع دوم طبق اختيارات زباني مصوّت كوتاه به بلند تبديل مي شود  هجاي پايان كلمه در هجاي هشتم مصـراع اول و هجـاي پنجم مصراع دوم طبق اختيارات زباني مصـوّت كوتاه به بلند تبـديل مي شود ( كسره ي اضافه )

به فريادم ز تو هر روز ، فرياد             ازين فرياد روز افزونم اي دوست       «  نظامي » مفاعلين                       مفاعلين                   فعولن

    بـ     فر     يا    دَم     زِ      تُ      هر     رو     ز      فر     ياد            اَ     زين    فر    يا      د     رو      زَف    زو     نَ     مي    دوست

      U     ــ     ــ    ــ      U      U       ــ     ــ       U     ــ      ــ            U      ــ     ــ    ــ       U      ــ       ــ     ــ      U      ــ       ــ 

در هجاي ششم مصراع اول ، طبق اختيارات زباني ، مصوّت كوتاه به بلند تبديل مي شود ( هجاي پايان كلمه ) بحر : هزج مسدس محذوف هجاي آخر بيت كشيده است كه طبق اختيارات وزني ، بلند محسوب مي شود .                                     سپردم به تو دل ندانسته بودم           كه تو بي وفا در جفا تا كجايي       « فرّخي سيستاني »

    سـ     پُر     دَم      بِـ    تُ     دِل     نَـ     دا    نِسـ    تِ     بو     دم      كِ     تُ     بي      و    فا      در     جَـ    فا     تا      كُـ     جا    يي

      U      ــ     ــ        U     U      ــ       U     ــ    ــ      U     ــ     ــ        U      U      ــ        U    ــ     ــ        U    ــ    ــ        U     ــ     ـ

بحر : متقـارب مثمن سـالم در هجاي پنجم مصراع اول و هجاي دوم ، طبق اختيارات زباني مصوّت كوتاه به بلند تبديل مي شود ( هجا پايان كلمه ) 

ز فراق چون ننالم من دل شكسته چون ني         كه بسوخت بندبندم ز حرارت جدايي    « عراقي »        فعلاتُ      فاعلاتن        فعلاتُ           فاعلاتن

    ز     فِـ     را     ق     چُن     نـ    نا     لم    مَـ    نِ     دل     شـ    كَسـ    تِ    چُن    ني

     U     U     ــ      U      ــ       U    ــ     ــ     U    U      ــ        U      ــ      U      ــ     ــ

    كِـ    بِـ     سو   خت   بَنـ      د    بَنـ    دم    زِ     حَـ    را       رَ      تِ     جُـ     دا      يي

     U    U      ــ      U     ــ        U    ــ     ــ     U     U    ــ        U      U       U      ــ      ــ

بحر :‌ رمل مثمن مشكـول در هجاي سيـزدهم مصراع دوم ، طبق اختيـارات زباني ، مصـوّت كوتاه به بلند تبديل مي شود ( كسره ي اضافه )

ديشب گله ي زلفش با باد همي كردم          گفتا غلطي بگذر زين فكرت سودايي      « حافظ »    مفعول     مفاعيلن         مفعول          مفاعيلن

    ديـ     شب    گِـ    لِـ     ي     زُلـ    فَش    با     با    د    هَـ    مي    كر    دَم

     ــ       ــ        U    U      ــ     ــ‌     ــ     ــ    ــ      U     U     ــ     ــ    ــ

    گفـ     تا       غَـ    لَـ    طي    بُگـ    زَر    زين   فكـ   رَ    تِ    سو    دا     يي

      ــ      ــ        U    U     ــ      ــ     ــ     ــ    ــ       U    U     ــ     ــ‌     ــ

بحر : هزج مثمن اخرب      در هجاي پنجم مصراع اوّل ، طبق اختيارات زباني مصوّت كوتاه به بلند تبديل مي شود ( كسره ي اضافه )

بسي بگفت خداوند عقل و نشنيدم           كه دل به غمزه ي خوبان مده كه سنگ و سبوست    « سعدي »        مفاعلن      فعلاتن        مفاعلن        فَعَلن

    بَـ     سي      بـ     گُفـ     ت    خُـ    دا    وَنـ    د     عَقـ    لُ    نَـشـ     نيـ         دم

     U      ــ        U      ــ       U     U     ــ    ــ      U      ــ     U     ــ          ــ         ــ

    كِـ     دل      بِـ      غم     ز     يِ    خو    بان   مَـ     دِ      كِـ   سَنـ   گُ    سَـ    بوست

      U     ــ        U       ــ      U     U     ــ     ــ      U     U       U     ــ     U     U       ــ

بحر : مجنث مثمن مخبون مخدوف  /  در هجاي دهم مصـراع دوم ، طبق اختيـارات زباني مصوّت كوتاه به بلند تبـديل مي شود ( هجاي پايان كلمه )

ركن پاياني مصراع دوم طبق اختيارات وزني به جاي فَعَلن از « فع لن » استفاده مي شود .

اي خوب تر از ليلي بيم است كه چون مجنون          عشق تو بگرداند در كوه و بيابانم      « سعدي »    مفعول         مفاعيلن      مفعول          مفاعيلن

    اي      خو     ب     تَ    رَز     ليـ     لي     بيـ    مَست    كِ    چُن      مَجـ     نون

      ــ       ــ        U      U     ــ     ــ     ــ      ــ    ــ             U     ــ        ــ       ــ

    عِشـ     قِ     تُ      بِـ    گَر     دا      نَد     در     كو  هُ    بِـ      يا         با        نم  

      ــ       ــ       U      U     ــ     ــ     ــ     ــ      ــ     U    U     ــ         ــ       ــ

بحر : هزج مثمن اخرب     هجاي دوم مصراع دوم ، طبق اختيارات زباني مصوّت كوتاه به مصوّت بلند تبديل مي شود ( كسره ي اضافي ) 

آه سعدي اثر كند در كوه          نكند در تو سنگدل اثري      « سعدي » فعلاتن مفاعلن فَعلِن       

    آ       ه       سَعـ     دي     اَ     ثَر      كُـ     نَد      دَر      كوه                             نَـ      كُـ        نَد      دَر      تُـ    سَنـ   گ     دل      اَ        ثَـ      ري

     ــ       U        ــ      ــ       U     ــ       U     ــ      ــ       ــ                         U       U        ــ      ــ         U     ــ      U     ــ       U         U      ــ

بحر : خفيف مسدّس مخبون مخدوف      در ركن اوّل مصراع اوّل طبق اختيارات وزني فعلاتن به فاعلاتن تبديل مي شود . در ركن پاياني مصراع دوّم طبق اختيارات وزني فعلن به فع لن تبديل مي شود .

خود آزمايي درس هشتم صص 62-61

1 ـ روي تو چون نوبهار جلوه گري مي كند         زلف تو چون روزگار پرده دري مي كند    « خاقاني »

    رو     يِ      تُ     چُن     نو     بَـ      هار     جلـ     وِ     گَـ     ري     مي    كُـ     نَد

     ــ      U       U      ــ      ــ        U      ــ      ــ       U      U      ــ      ــ       U      ــ

    زُلـ     فِ     تُ      چُن    رو     زِ      گار      پَر      دِ      دَ     ري     مي     كُ    نَد

     ــ       U      U        ــ     ــ       U     ــ       ــ       U      U      ــ      ــ         U    ــ

      مفتعلن                          فاعلن                  مفتعلن                       فاعلن

بحر : منسرح مثمن مطوي مكشوف                وزن دوري است . مصراع دوم تكرار مصراع اوّل است . بين دو مصراع مكث وجود دارد . هر نيم مصراع هفت هجا دارد در نتيجه تعداد هجاهاي تمام مصراع زوج است ( چهارده تا ) و اركان متناوب دارد . هجاي پايان نيم مصراع است و با وجود كشيده بودن ، بلند محسوب مي شود .

شعر من زان سوزناك آمد كه غم         خاطر گوهر فشانم سوخته است      « خاقاني »

    شِعـ     رِ     مَن     زان    سو    ز      نا     كا     مَد    كِ     غم

      ــ       U     ــ       ــ     ــ       U     ــ     ــ     ــ       U      ــ

    خا      طِ     رِ       گو     هر    فـ     شا    نم     سو    خـ     تَست

      ــ       U      ــ      ــ     ــ       U      ــ    ــ     ــ        U       ــ

        فاعلاتن                      فاعلاتن                     فاعلن

بحر : رمل مسدس مخدوف ( وزن دوري ندارد )

از تو وفا نخيزد داني كه نيك دانم               وز من جفا نيايد دانم كه نيك داني     « خاقاني »

    اَز       تُ      وَ      فا      نَـ      خيـ      زد     دا      ني    كِ     نيـ     ك      دا      نَم

      ــ       ــ       U     ــ        U       ــ       ــ     ــ      ــ        U      ــ       U      ــ      ــ

    وز       مَن    جَـ    فا       نَـ       يا        يد     دا      نم    كِ    نيـ      ك     دا       ني

      ــ       ــ       U     ــ        U       ــ        ــ     ــ     ــ        U     ــ        U     ــ       ــ

       مفعول                فاعلاتن                          مفعول                 فاعلاتن

بحر : مضارع مثمن اخرب    

يا     مستفعلن             فعولن                            مستفعلن              فعولن

وزن دوري دارد بين نيم مصراع ها ، مي توان مكث كرد . اركان متناوب دارد تعداد هجاي هر مصراع زوج و نيم مصراع فرد است . هجاي پاياني نيم مصراع ها در حكم هجاي پاياني مصراع و هميشه بلند محسوب مي شود . 

هر چند نمي سوزد بر من دل سنگينت               گويي دل من سنگي ست در چاه زنخدانت      « سعدي »

    هر      چنـ     د       نِـ      مي      سو      زد         بَر      مَن      دِ      لِ       سَنـ      گيـ      نت

      ــ       ــ        U        U      ــ       ــ       ــ         ــ      ــ           U       U        ــ        ــ‌       ــ

    گو      يي      دِ       لِ      مَن      سَنـ     گيست    در     چا      هِ       ز        نخـ       دا       نت        

       ــ      ــ        U        U       ــ       ــ        ــ        ــ     ــ          U       U        ــ        ــ       ــ

       مفعول                   مفاعلين                             مفعول                  مفاعلين

بحر : مضارع مثمن اخرب يا مستفعل مفعولن ـ مستفعل مفعولن

وزن دوري دارد ، در نيم مصراع مكث بالقوهُ و بالفعل وجود دارد ـ هجاي پاياني نيم مصرع كشيده است ولي مثل پايان مصراع فقط بلند محسوب مي شود ـ تعداد هجاهاي تمام مصراع 14 تاست ـ وزن متناوب دارد . 

چون است حال بستان اي باد نو بهاري            كز بلبلان برآمد فرياد بي قراري      « سعدي »

    چُو       نسـ       ت       حا      لِ       بُسـ      تان       اي      با      دِ      نو      بَـ      ها      ري

       ــ‌        ــ           U        ــ       U        ــ       ــ         ــ     ــ          U      ــ       U     ــ       ــ

    كز        بُلـ        بُـ         لان     بَـ       را        مَد       فَر      يا      دِ      بي     قَـ     را       ري

      ــ        ــ           U         ــ        U       ــ        ــ       ــ      ــ         U      ــ      U      ــ       ــ

       مفعول                              علاتن                         مفعول                 فاعلاتن

يا     مستفعلن                           فعولن                         مستفعلن              فعولن

بحر : مضارع مثمن اخرب

وزن دوري دارد چون در نيم مصـراع مكث دارد ـ هجاي كل مصراع زوج است ـ وزن متناوب دارد ـ هجاي پاياني نيم مصراع همانند پايان مصراع هميشه بلند محسوب مي شود .

2-      الف ) مي تراود مهتاب            فاعلاتن     فع لن                                    مي      تَ     را      ود       مَهـ     تاب

                                                                                        ــ        U      ــ      ــ        ــ      ــ

مي درخشد شبتاب                           فاعلاتن      فع لن                             مي     دِ      رَخـ     شَد      شَبـ     تاب

                                                                                        ــ       U      ــ       ــ       ــ        ــ

مانده پاي آبله از راه دراز             فاعلاتن        فعلاتن        فعلن                  مان       دِ      پا      يا       بـ      لِـ      از      را       هِ      دِ     راز

                                                                                       ــ     U      ــ      ــ       U       U      ــ      ــ       U      U     ــ 

بر دم دهكده مردي تنها              فاعلاتن         فعلاتن     فع لن                       بَر      دَ      م       دِهـ      كَـ      دِ       مَر      دي        تَنـ      ها

                                                                                             ــ      U      U       ــ         U       U       ــ      ــ          ــ      ــ

كوله بارش بر دوش                فاعلاتن    فع لن                                                      كو       لِـ       با       رَش       بَر      دوش

                                                                                             ــ        U       ــ       ــ        ــ       ــ

دست او بر در ، مي گويد با خود          فاعلاتن         مفعولن        مفعولن                     دَسـ       تِ       او       بَر       دَر       مي     گو      يَد      با       خُد

                                                                                                         ــ          U       ــ       ــ       ــ       ــ       ــ      ــ      ــ      ــ

غم اين خفته ي چند         فعلاتن         فعلن                                                           غَـ       مِ       اين       خُفـ      تِ      يِ       چند

                                                                                                             U      U    ــ        ــ           U       U          ــ

خواب در چشم ترم مي شكند .         فاعلاتن   فعلاتن  فعلن                          خا      ب      در      چَشـ      م       تَ      رَم      مي       شِـ      كَـ     نَد

 ( نيما يوشيج )                                                                                           ــ        U      ــ        ــ           U        U       ــ      ــ         U        U      ــ                           

ب )با تمام زودها و ديرها ملول و قهر بود             فاعلات         فاعلات        فاعلات     فاعلات     فع

                                                                 با    تَـ     ما      مِ       زو    د     ها     وُ     ديـ      ر      ها      مَـ      لو     لُ      قَهـ     ر       بود

                                                                 ــ     U     ــ       U      ــ     U     ــ     U      ــ       U      ــ       U      ــ      U       ــ      U       ــ

ساعت بزرگ    ؟ ؟ ؟ ؟     سا      عت      بُـ     زُرگ          ظاهراً بايد شعر به صورت زير باشد  

ساعت بزرگِ شهر         فاعلات    فاعلن                                       سا      عَـ      تِ      بُـ      زُر      گِ      شهر

                                                                            ــ        U      ــ        U      ــ        U       ــ

ساعت يگانه اي كه راست گويِ دهر بود            فاعلات       فاعلات        فاعلات           فاعلن

                                                     سا      عَـ     تِ     يِـ      گا     نِـ     اي      كِ     را      ست     گو     يِ      دهـ      ر     بود

                                                    ــ        U     ــ U              ــ U           ــ          U     ــ        U       ــ       U      ــ         U     ــ

ساعتي كه طرفه تيك و تاك او           فاعلات          فاعلات      فاعلن                سا     عَـ     تي      كِ      طُر     فِـ     تيـ     كُ     تا      كِ      او

                                                                                        ــ       U     ــ          U       ــ       U      ــ       U     ــ       U      ــ

ضرب نبض شهر بود               فاعلات       فاعلن                             ضَر      بِ      نَبـ      ضِ       شهـ      ر       بود

                                                                                       ــ        U       ــ        U         ــ         U       ــ 

دنگ دنگ زنگ او بلند         فاعلات      فاعلات      فع                            دِنـ      گ      دِنـ     گ      زنـ     گِ      او      بُـ      لَند

                                                                                         ــ U                 ــ        U       ــ       U       ــ       U      ــ

با زويش دراز      فاعلات       فع                                                  با     زو      يَش      دِ      راز

                                                                                        ــ      U       ــ        U       ــ

تا فرودتر فرود      فاعلات        فاعلن                                         تا      فُـ     رو      د      تَر      فُـ      رود

                                                                                   ــ      U      ــ       U      ــ       U       ــ

تا فراز تر فراز       فاعلات    فاعلن   ( م . اميد )                              تا      فَـ     را      ز       تر      فَـ     راز

                                                                                   ــ       U    ــ        U      ــ      U      ــ

 

پ ) در آستان غروب       مفاعلن         فعلن                                                      دَ      را       سـ     تا      نِ      غُـ      روب

                                                                                                       U     ــ          U     ــ       U       U        ـ

بر آبگون به خاگستري گرانيده  مفاعلن     فعلاتن      مفاعلن    فع لن                 بَـ      را      ب      گو     نِ       بِـ      خا      كِسـ      ت      ري      گِ      را       نيـ       دِ

                                                                                          U      ــ U       ــ U         U        ــ       ــ U      ــ U    ــ       ــ       ــ

هزار زورق شوم و سياه مي گذرد مفاعلن   فعلاتن   مفاعلن   فعلن     هِـ      زا      ر      زُر      رَ       قِ       شو      مُ       سِـ      يا      ه       مي      گُـ      ذَ      رَد

                                                                           U      ــ U       ــ       U U        ــ      ــ          U      ــ       U       ــ        U      U      ــ 

نه آفتاب ، نه ماه       مفاعلن        فعلن                                   نَـ      آ      فـ      تا      ب      نَـ      ماه

                                                                              U     ــ       U      ــ      U        U      ــ 

بر آبدان سپيد      مفاعلن    فعلن                                                  بَـ      را      ب       دا       نِ        سَـ      پيد

                                                                      U      ــ        U       ــ        U          U        ــ

هزار زورقِ آوازه خوان شوم و سياه       مفاعلن   فعلاتن  مفاعلن   فعلن     هِـ     زا     ر      زو     رَ     قِ      آ      وا      ز      خا     نِ      شو     مُ      سِـ     ياه

                                                                                                  U     ــ      U     ــ      U     U      ــ     ــ        U      ــ      U      ــ       U       U      ــ

خودآزمايي درس نهم وصف ابر  صفحه ي72

1-     ابر را – وجه شبه بزرگ و سياه و درحال حركت بودن

2-    ابر به راي عاشقان و طبع بيدلان ، سيلاب خروشان ، غباري معلق ، فيلان پراكنده ، گرد زنگار ، موي سنجاب ، جوجه هاي سيمرغ (بچگان عنقا) ، چندن سوهان زده ، عبير بيخته، دودي برخاسته از آتش ... آسمان به آب ساكن ، صحرايي آبي رنگ ، آيينه ي چيني ، ديباي پيروزه گون و درياي سبز، لوح پيروزه و صفحه ي مينا . - در اين تشبيهات تصوير ابرها مثل فيلان پراكنده ، و جوجه هاي عنقا و هم چنين تصوير آسمان به صحرا و دريا به خاطر وجه شبه روشني كه دارند ، زيباتر است .

3-    ويژگي زباني : كثرت لغات فارسي و كمي لغات عربي سادگي زبان ، كهنه ومهجور بودن بعضي از لغات مثل عبير بيخته و مغبر - ويژگي فكري : واقع گرايي و توصيفات عيني و محسوس روح شادي و نشاط - ويژگي ادبي : به كار بردن  استعاره ، تشبيه هاي حسي و ملموس بسيار زيبا ، آرايه هاي ادبي طبيعي و ساده و قافيه ي ساده .

4-   مصراع دوم تیره وتاریکی

5-  مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن        U     ــ    ــ   ــ     U      ــ    ــ     ــ        U   ــ   ــ   ــ     U     ــ   ــ   ــ

 خودآزمايي درس دهم  صفحه ي 76

1) الف: ايجاز و اختصار    ب: آوردن ((ي )) استمرار در آخر فعل   پ: كوتاهي جملات ت : كمي لغات عربي    ث : كهنگي لغات   ج: آوردن دوحرف اضافه براي يك متمم

2) يعني در ميان تمام اعراب جست وجو كرد و هيچ كس را برتر وآگاه تر از عبدالمسيح نيافت .

3) تكرار فعل ((كردندي )) در پايان جملات : .... و با اين اشتران  بختي جنگ كردندي و اين بختيان را به هزيمت كردندي . تكرار فعل هاي ((برود)) و ((بماند)) در پايان جملات : مملكت عجم به دست او افتد و به دست او مي رود و چون او برسد به دست خليفتي از آن او برود و به دست مسلمانان بماند ، اما اكنون تا چهارده سال در دست نوشروان بماند .

4) الف : او نماز عصر را گزارد (به جا آورد)      ب: او وامهايش را به بانك گزارد (پرداخت كرد ) پ: نصراله منشي كليله و دمنه را از عربي به فارسي گزارد (ترجمه كرد )    ت:  تا تعبير خواب من و  آنِ موبدِ موبدان ، تعبير هردو بگزارد (تعبير كرد).

5) ديدن ايوان مداين ، پايتخت ساسانيان و خرابه هاي آن / انوشروان به خواب اندر چنان ديد  ...  آن كوشك او را بسوختي . يا / گفت : يا عبدالمسيح تو را ملك نوشروان  ...

خودآزمايي درس جوانی صفحه ی  78

1- الف) حذف فعل به قرينه ي لفظي و معنوي : مرگ نه به پيري بود نه به جواني (بود) لفظي   ب) آوردن تمثيل در نثر مانند تمثيل خياط و پير خميده قامت .

2-  براي تفهيم وتبيين بهتر نوشته ي خويش و بدل كردن يك امر معقول به محسوس ( اين كه انسان خواه ناخواه پير مي شود و مرگ به سراغ او مي آيدو محكوم به مرگ است بنابراين بايد قدر جواني و دوران عمر را بداند. )

3-  داستان اول : درزي در كوزه افتاد - داستان دوم : اي شيخ اين كمانك به چند خريده اي ؟          4- بر اساس توانايي خود از جواني ات بهره مند شو. ( استفاده مطلوب از دوران جواني )

خودآزمايي درس یازدهم صفحه ی  85

1-     باز رسیدن: برگشتن// برآمدن:گذشتن، سپری شدن// درآمدن ( بیرون رفتن )

2- ميرماه است ( تشبيه بليغ اسنادي ) ميرسرواست (تشبيه بليغ اسنادي ) سراهايي ديدند هر يكي چون بهشت اعلي ( تشبيه غير بليغ )

3- تابستان به سمرقند رفتي يا به شهري از شهرهاي خراسان (رفتي ) - و ازش بسيار توان خورد به سبب مائيتي كه در اوست و انواع ميوه هاي ديگر همه خيار (بودند) ... زيرا كه صميم دولت سامانيان بود و جهان آباد (بود) - هوا خوش بود و باد سرد ، نان فراخ ، ميوه ها بسيار و مشمومات فراوان .

4- الف: در تاريخ بيهقي تكرار فعل زياد مي بينيم ولي در اين قسمت متن تكرار فعل وجود ندارد . ب: لغات به كاربرده شده مشكل تر از نثر بيهقي است . -  پ : در تاريخ بيهقي كهنگي لغات ديده مي شود در حالي كه در چهار مقاله كهنگي لغات ديده نمي شود .   - ت : در تاريخ بيهقي سجع وجود ندارد درچهار مقاله سجع طبيعي است .

5- اي بخارا شاد باش و دير زي          مير، زي تو شادمان آيد همي (زي : در مصراع اول به معناي زندگي كن و در مصراع دوم به معناي به سوي ، جناس تام دارد.)//بوي جوي موليان آيد همي         ياد يار مهربان آيد همی    ( بو ، جو // ياد، يار : جناس ناقص اختلافي)

6- مهم ترين عيد ايرانيان جنوب غربي است و جشني بوده است كه ايرانيان در روز شانزدهم از ماه مهر مي گرفتند و شش روز طول مي كشيد و به قول ((بندهشن )) مشيا و مشيانه (آدم و حوا) درچنين روزي متولد شده اند ، اين جشن بزرگ شش روز طول مي كشيد ، از روز شانزدهم مهر آغاز مي گرديد و به روز بيست و يكم - كه رام روز باشد - ختم مي شد . روز آغاز را ((مهرگان عامه )) و روز انجام را ((مهرگان خاصه )) مي گفتند .

7-  خيز تا خاطر بدان ترك سمرقندي دهيم             كز نسيمش ((بوي جوي موليان آيد همي ))

8- تكليف دانش آموز   تفاوت هاي نثرها : را = براي     باز رسيد = رسيد    در رسيد = رسيده شد . به دست نشود : يافت نمي شود   تقديم فعل بر قيد ( جملة آخر )  نان فراخ = نان بسيار

خودآزمايي درس دوازدهم زاغ و مار و  مرزبان نامه صفحه ی  89

1-   موضوع را متوجه شد ( منظور خسرو را دريافت ) از ظاهر امر پي به باطن برد                                      2-  این فکر و نقشه ی تو شایسته ی خردمندان نیست زیرا خردمند طوری به دشمن ضربه می زند که به خودش ضرر و خطری نداشته باشد.           3-  خسرو در اين جهان از خداوند عيب گرفته است . سنايي كه مي گويد:

ابلهي ديد اشتري به چرا                   گفت نقشت همه كژ است چرا ؟

گفت اشتر كه اندرين پيكار              عيــــــب نقاش مي كني هشدار ؟

4- الف: آوردن جمله هاي طولاني (اطناب)       ب:كثرت كاربرد لغات عربي        پ: كاربرد آرايه هاي ادبي       ت: استفاده از تركيبات دشوار

5- رشته گران فطرت را در كارگاه تكوين بر تلوين ، يك سرسوزن خطا نباشد 6- حكايت اول ظالم و ستمگر  - حكايت دوم : شاه ظاهر بين و متكبر، عيب جو، ظالم ، خرافه پرست ، جاه طلب

7- به معناي ((به ))

8- پیام در داستانهای امروزی غیر مستقیم است و نتیجه گیری هم به عهده ی خواننده است ولی در داستانهای قدیم نویسنده از داستان نتیجه گیری می کرد – در داستانهای امروزی خود داستان مهم است نه نتیجه گیری ولی در داستانهای قدیمی خود داستان مهم نیست بلکه نتیجه گیری آن مهم است در داستانهای قدیمی غافل گیری نبود ولی امروزه اینطور است.

9- الف: در زبان حكايت است ، امروز زبان حكايات زبان مردم كوچه و بازار  محاوره اي است اما در اين جا زبان اديبانه است - ب: داستان هاي قديمي ايستاست و نويسنده نتايج اخلاقي داستان را در پايان بيان مي كند در حالي كه داستان هاي امروزي پويا و واقع گراست و نتايج آن معلوم نيست و نتيجه با خواننده است . پ: در داستان هاي قديم شخصيت داستان ثابت است در حالي كه در داستان هاي امروزي شخصيت داستان متغير است .  ت : در داستان هاي امروزي عناصر داستان مي بينيم اما حكايات قديمي تمثيلي بوده است .

خودآزمايي سیزدهم صفحه ي 93

1- از هر دوی آنها ایهام تناسب ساخته: عبر به معنی عبرت گرفتن است ولی در معنای جاری شدن اشک با دیده تناسب دارد// دیده هم به معنای دیده شده است ولی در معنای چشم با عبرت بین و معنای دوم عبر یعنی  جاری شدن اشک تناسب دارد

2- هنگامی که زنجیر ایوان مدائن یار باشد (کنگره ی ایوان مدائن خراب شد)

3- انوشيروان زنجير عدلی از کاخ خود به میدان شهر کشیده بود تا دادخواهان آن را تکان دهند و انوشیروان به حق آنها رسیدگی کند.

4- با آرايه تشخيص يعني زمين به جاي شراب ، خون دل پادشاهان را خورده و مست شده.   

5-  جهان به قدرتمندان هم وفا نکرد و ما باید عبرت بگیریم.

6-  چون با خوردن اجساد این همه انسان هنوز سیر نشده است.

7-  گفته اند كه گويا منظور از ريختن چهارده كنگره ي كاخ انوشيروان ، رونق و عظمت يافتن اسلام در قرن چهاردهم باشد كه با روزگار ما هم زمان است . ( ظاهراً نوع بيان خودآزمايي اسم كتاب را مي خواهد كه در اين صورت تفسير امام فخر رازي و تفسير طبري )

8- مستفعلن  مفعولن مستفعلن مفعولن  (مفعول مفاعیلن مفعول مفاعلن    بحر هزج مثمن اخرب)

9- 

خودآزمايي چهاردهم صفحه ي 99

1- نكوهش توانگر         2-  آسايش و خاطر جمعي با فقر به دست نمي آيد .

3- مصراع اول: وصف حال ثروتمندان كه آسايش براي بهتر عبادت كردن خدا دارند مصراع دوم : توصيف فقرا كه به دليل فقرشان آرامش خاطر ندارند و نمي توانند خدا را عبادت كنند.

4- جمله هاي كوتاه : چون ابرآذارند و نمي بارند و چشمه ي آفتابند و بركس نمي تابند . گفتم مذمت اينان روا مدار كه خداوند كرم اند ...

تضادهاي فعلي : ابر آذارند = نمي بارند - چشمه ي آفتابند = نمي تابند - سواراند = نمي رانند// ايجاز : محك داند كه زر چيست ؟

5-  وقيح . اهل جدال و سفسطه است و درويش نما . سرزنش كننده عيب جو

6-  مصراع دوم وصف ميراث خوران مفت خور مي ميرند و آن را براي ميراث خواران مي گذارند .

7- الف: توانگران دخل مسكينان اند و ذخيره ي گوشه نشينان ب:  مال مزكا دارند و جامه ي پاك و عرض مصون . پ: دست تعدي دراز كرد و بيهوده گفتن آغاز ،

8-  هيچ كدام، هردو را نصيحت مي كند زيرا:  هر دو گروه را داراي محاسن و معايب مي داند .

9-  اگر ژاله هر قطره اي در شدي                     چوخرمهره بازار از او پر شدي

10- انسان اگر در فقر نيز به سر ببرد نبايد لب به شكايت باز كند و هميشه بايد اميدوار به فضل خدا باشد و گرنه بدبخت خواهد مرد و از رحمت خدا بي نصيب خواهد ماند و اگر ثروتمند باشد بايد هم خود بخورد و هم به  ديگران فايده برساند .

11- ترصيع : قدمي در راه  خدا ننهند و درمي بي من و اذي ندهند. ( موازنه ) در زمره ي توانگران شاكراند و كفور و در حلقه ي درويشان صابراند و ضجور .

نه كه من بر حال ايشان رحمت مي برم گفتم : نه ، كه بر مال ايشان حسرت مي خوري .

- سجع : يكي تحرمه ي عشا بسته و ديگري منتظر عشا نشسته - اسباب معيشت ساخته و به اوراد عبادت پرداخته

12- قائم مقام فراهاني - جلال آل احمد - دكتر علي شريعتي - صادق چوبك

13-  اگر قدرت جودست و گر قوت سجود، توانگران را به ميسر مي شودكه مال مزكا دارند و جامه ي پاك و عرض مصون .

-   پس عبادت اينان به قبول نزديك ترست كه جمع اند و حاضر نه پريشان و پراكنده خاطر .     - گفتم : مذمت اينان روا مدار كه خداوند كرم اند .

خودآزمايي درس پانزدهم صفحه ي 103

1-        فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن    بحر رمل مثمن محذوف                                                                     

2- الف: دوباره       ب: آشكار

3- درگيسوي شكن در شكن معشوق      4- ساقي : واسطه ي فيض - مي : عشق و فيض حق  - مطرب: وسيله ي ارتباط بين سالك وخدا        5- دراين صورت با مهیای مصراع اول آرايه ي جناس مي شود             

 6-  بيت 6 بازپرسيد زگيسوي شكن در شكنش              كاين دل غم زده سرگشته گرفتار كجاست

7- در بیت آخر

8- طلب عشق - تجلي معشوق برعاشق - سختي كشيدن در راه حق .

9-ویژگی زبانی:بکار بردن ترکیبات نو مثل شکن در شکن ،ملامتگر بیکار   ویژگی فکری: معشوق حاکم بر عشق است – نگاه رندانه شاعر به زندگی    ویژگیادبی : استفاده از برخی آرایه های ادبیمثل ایهام – استعاره – تلمیح – مراعت نظیر

خودآزمايي سر رشته امال صفحه ي 109

1- مصراع دوم بيت نخست : تفصيل ها پنهان شده در پرده ي اجمال ها

2- ادبار به معني بدبختي و پشت كردن دولت و سعادت است كه به غروب خورشيد (مغرب) تشبيه شده است . زيرا در هنگام غروب ، خورشيد به ما پشت مي كند . از طرف ديگر بدبختي نماد سياهي است كه به غروب خورشيد تشبيه شده است زيرا در هنگام غروب خورشيد هوا تاريك مي شود . اقبال به معني روي آوردن سعادت است كه به طلوع خورشيد (مشرق) تشبيه شده است از طرف ديگر اقبال و خوشبختي نماد سفيدي و روشنايي است كه به طلوع خورشيد تشبيه شده است زيرا در هنگام طلوع خورشيد همه جا روشن مي شود .

3- کمال بخشی عشق     4- آسمان        5-  تشبيه بليغ اضافي (سررشته ي آمال ها )

6-  يك كوچه راه - حيران اطوار خودم – هر روز گردد تنگ تر سوراخ اين غربال ها / قرعه ي رمال ها / ریش ریش شدن/ کم کردن پاره ای از روزی

7- پيشاني عفو تو را پر چين نسازد جرم ما         آيينه كي بر هم خورد از زشتي تمثال ها

8-  مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن

 خودآزمايي بزم محبت  صفحه ي 114

1-   الف: بيت سعدي از زيبايي بيشتري برخوردار است زيرا در اين بيت تشبيه مضمر وجود دارد و شاعر اشك هاي خود را به باران مانند كرده و غير مستقيم به گل فرو رفتن شتر را در روزهاي باراني بيان كرده است . درحالي كه در شعر طبيب از اين تشبيه خبري نيست . ب: در هر دو مبالغه و اغراق وجود دارد ولي مبالغه بيت طبيب آشكارتر و پررنگ تر است  ج : عاطفه و صميمت در بيت سعدي لطيف تر و محسوس تر و دلنشين تر است 

2- رنج و اندوه عشق است                           3-  دل و محمل               4- فاصله ي تولد تا مرگ يا فاصله ي دنيا و آخرت           5-  فعولن فعولن فعولن فعولن

خودآزمايي کی رفته ای.....صفحه ي 116

1-  حافظ غيبت را لازمه و مقدمه ي حضور مي داند بنابراین معشوق او گاهي غایب است و گاه حاضر  ولي معشوق فروغي هميشه حضور دارد و هيچگاه غيبت نكرده است .

2-  آينه ي چشم اضافه ي تشبيهي است كه چشم مشبه و آينه مشبه به ادات تشبيه و وجه تشبيه نيز محذوف است .بيت داراي تشبيه مضمر نيز هست كه در آن بالاي معشوق (قد معشوق ) به عالم بالا تشبيه شده است .

3- با صدهزارجلوه برون آمدي كه من                  با صد هزار ديده تماشا كنم تو را                                        4- تمنا و پیدا=قافیه        کنم تو را = ردیف

5- خداوند در همه جا حضور دارد و در همه جا تجلي کرده است (وحدت وجودی)                 6-  طوبي وسدره گر به قيامت به من دهند              يك جا فداي قامت رعنا كنم تورا

7-  مستفعلن مفاعلن مستفعلن مفا(فعل)-----  مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

خودآزمايي اي آدم ها صفحه ي 122

1-  (( روي اين درياي تند وتيره و سنگين كه مي دانيد )) كه با صفت اشاره ي" اين" عصر خود را به نمايش مي گذارد.

اي آدم ها كه بر ساحل بساط دل گشا داريد :// نان به سفره ، جامه تان بر تن ،// يك نفر در آب مي خواند شما را //يك نفر درآب دارد مي كند بيهوده ، جان قربان // اين افراد مردم مرفه جامعه اند كه غم فقيران و محرومان را نمي خورند.

2- دريا ، ساحل ، موج ، باد ، آب و غريق .   3- گود كبود     عمق دريا ، منظور عمق اجتماع است .

4-  الف) گرفتستیدد : به جاي گرفته ايد .      ب) كهنه جهان : به جاي جهان كهنه (قديمي )           پ) دست يابيدن : به جاي دست يافتن

5- حق يا معشوق (عالم ملكوت)          6-  يك نفر دايم دارد دست و پا مي زند يك نفر جانش را بيهوده دارد قربان مي كند . يا يك نفر در آب بيهوده جانش را قربان مي كند .

موج بر ساحل خاموش مي كوبد مثل شخص بسيار مست و به زمين افتاده اي كه بسيار از خود بي خود شده پخش مي گردد. (چنان مستي به جاي افتاده ، بس مدهوش پخش مي گردد.)

7-  نكته هاي حساس شعر را برجسته تر مي كند و توجه خواننده را بر مي انگيزد .

8-  يك نفر در آب دارد مي سپارد جان //آي آدم ها كه روي ساحل آرام در كار تماشاييد. //يك نفر در آب دارد مي كند ، بيهوده ، جان قربان . //دست و پاي دايم مي زند .

خودآزمايي مدیر مدرسه صفحه ي 129

1-  با همان هيكل و همان قيافه يا نيمه ي همان سيب اما سوخته تر و پلاسيده تر مثل اين كه ريش سفيدش را دانه دانه توي صورتش .

2- الف) زبان نثر جلال متحرك و پويا است و نثر او بريده و كوتاه و با حذف فعل است : (نفهميدم لاغر بود يا چاق )

يعني نديدم اما هن هن مي كرد . لذت مي بردم كه يكي از اين آدم هاي بلغمي مزاج ((اين نيز بگذرد)) ي را به دوندگي وا داشته ام . طبقه ي اول و دوم و چهارم ، چهار تا پله يكي .

ب) جلال در لابلاي نثر خود سئوالاتي را براي خواننده مطرح مي كند و او را به تفكر وا مي دارد و ذهن را پويا مي كند : اما وقتي ديدم نمي تواند حرف بزند و به جاي هر جوابي همان خنده هاي يخ بسته را روي صورت دارد خودم را به عنوان او دم چك گرفتم : (( آخر چرا؟ مگر نمي دانستي كه خيابان و راهنما و تمدن و آسفالت همه براي آن هايي است كه توي  ماشين هاي ساخت مملكتشان دنيا را زير پا دارند؟ آخر چرا تصادف كردي؟

3-  نگاه چپ هم بكنم ، هن هن كردن آدم هاي بلغمي مزاج ، خودم را به عنوان او دم چك گرفتم ، گل از گلم شكفت ، آقا مدير كوفتي ، روي ادا و اطوارش ، تره مدير مدرسه را خرد كند ...

4-  بلي - به قرينه ي اين كه مي گويد : در ((اصل چهار )) استخدامش كنند.

5- الف) نواله ي تالار تشريح شما     ب) انگ كارخانه هاي فيلم برداري را روي پيشاني اش مي بيني . پ) هرچه بود دربان چنان در بزرگي بود .

 ت) طعمه اي براي ميز نشين هاي شهرباني و دادگستري و . . .    ث) آب و برق را با خودش به محل بياورد.

6- اول رفتم سراغ پاسگاه جديد كلانتر // شماره ي دفتر انديكاتور پاسگاه // معلم كلاس چهار مدرسه ي من // نواله ي تالار تشريح شما // سرجوخه ي كشيك پاسگاه تازه تاسيس شده ي كلانتري

7- خودم را به عنوان او دم چك گرفتم : خود را مقصر دانستم . مرده شورتون ببره . الهي بميريد

خودآزمايي نی محزون صفحه ي 132

1- بيت سوم : باديه پيما : كسي كه جام ((شراب)) مي نوشد . يا نوشنده ي شراب( باديه : جام) // طي كننده ي بيابان( باديه :بيابان )

بيت هفتم : شيرين : ايهام تناسب      الف) لب شيرين              ب) تناسب با فرهاد

2- شاعر دامن خود را به دامن مهتاب مانند كرده و قطرات اشك خود را به مجموعه ي ستاره ي پروين كه مثل قطره هاي اشك هستند تشبيه مضمر نموده است .

3-  طالع بيني در آينه (طالع خود را در آينه و ماه ديدن )

4-   توچنين خانه كن و دل شكن اي باد خزان             گرخود انصاف كني مستحق نفريني     5-  معشوق

6-  هر چند نظرها مي تواند گوناگون باشد ، اما به نظر اين بيت زيباتر به نظر مي رسد

كي بر اين كلبه ي طوفان زده سرخواهي زد                اي پرستو كه پيام آور فرورديني

خودآزمايي نوزدهم صفحه ي 137

1-   به معني خاص حماسه نيست اما در معناي عام حماسه است . زيرا گوينده از مرگ و شهادت فرزندش با آه و ناله حرف نمي زند ، بلكه در اين مورد استوار و با استقامت است و از قهرماني او سخن مي گويد و امروزه توسعاً شعري كه رنگ قهرماني داشته باشد حماسه است .

2- مجاز از شانه هاي مردم                                  3-  نارنجك بستن - نماز خونين – به جنگ رفتن نوجوان 14 ساله - عطر آسماني شهادت . نارنجك قلب

4-  تمام چهارده سالگي اش را در كفن پيچيدم - با همان شور شيرين گونه - كه كودكي اش را در قنداق مي پيچيدم - مظلوم كوچك من - در ستاره باران آن شب - چگونه پرپر زد؟ - اندوهم باد كه انگشتان كوچكش را پيش از آن كه سپيد ديده باشم كبود ديده بودم

5-  به پاي شوق خويش رفته بود و اينك - با شانه هاي شهر - برايم بازش آورده بودند . حرف ((ش))                          وسعت وسيع ، كدام سجاده گسترده شد؟ حرف ((س))// با گيوه هاي خيس ، زمستان سنگين شهر را به مدرسه مي رفت . حرف ((س))

خودآزمايي بیستم صفحه ي 141

1- آب مهريه ي حضرت زهرا (س) است .    2-  عقل در شناخت او عاجز و ناتوان است .

3-  درفكر گودالم - كه خون تورا مكيده است - هيچ گودالي چنين رفيع نديده بودم- در حضيض هم مي توان عزيز بود- از گودال بپرس

4- جرعه اي از فرهنگ شهادت              5- تو تنها تر از شجاعت / تو تنها معياد و ابزار سنجش شجاعت هستي 

6- خونت / با خون بهايت حقيقت / دريك تراز  ايستاد/ و خون تو ، امضاي ((راستي )) است .

7- مرثیه ی معروف محتشم کاشانی  - باز این چه شورش است.............

خودآزمايي تاوان این خون.... صفحه ي 145

1-  سر امام حسين (ع)           2- در اينجا صبر بار منفي دارد و به معني تسليم شدن در مقابل ظلم است .             3- يعني ما با سكوت خود ، درحقيقت هم دست با جنايتكاران شديم و در شهادت ابوالفضل (ع) شريك بوديم .                  4-  كار و تلاش بيهوده كردن (ظلم و اسارت پذيرفتن )                       5- الف ) كاربرد رديف طولاني           ب) به كار بردن واژه هايي كه مربوط به شعر گذشته است پ) مطالب را به صورت مستقيم بيان نكرده است        ت) تكرار واژه ها در شعر     ث) به كاربردن قافيه هاي مياني در شعر

6-  

7- الف ) استفاده از كلمات و تركيبات كهن مثل : اندر ، خاييدن ، نطع كردن ، زنجير خاييدن ، پويه ، مويه  ب) ايجاز اختصار ( حذف به گزينه )

 خودآزمايي درس بیست و یکم صفحه 151

1-   عرفا با ساير طبقات فرهنگي، اسلامي از قبيل مفسرين ، محدثين ، فقها ، متكلمين ، فلاسفه ، ادبا، شعرا و... يك تفاوت مهم دارند و آن اين است كه علاوه بر اين كه يك طبقه ي فرهنگي هستند و علمي به نام عرفان به وجود آورده اند و دانشمندان بزرگي در ميان آن ها ظهور نموده و كتب مهمي تاليف كرده اند ، يك فرقه ي اجتماعي در جهان اسلام به وجود آوردند . با متخصصاني مخصوص به خود بر خلاف ساير طبقات فرهنگي از قبيل فقها و حكما و ... كه صرفاً طبقه اي فرهنگي هستند و يك فرقه ي مجزا از ديگران به شمار نمي روند. اهل عرفان هرگاه با عنوان فرهنگي ياد شوند ((عارف)) و هرگاه با عنوان اجتماعي ياد شوند غالباً ((متصوفه )) ناميده مي شوند.

2- قلة منيع انسانيت يعني ( توحيد )

3-عرفان عملي مانند اخلاق است . يعني يك علم عملي است . اين بخش از عرفان علم ((سيروسلوك)) نام دارد. در اين بخش از عرفان توضيح داده مي شود كه ((سالك )) براي اين كه به قله ي منيع ((انسانيت )) يعني ((توحيد)) برسد از كجا بايد آغازكند و چه منازل و مراحلي را بايد به ترتيب طي كند و در منازل بين راه چه احوالي براي او رخ مي دهد و البته همه ي اين منازل و مراحل بايد با اشراف و مراقبت يك انسان كامل و پخته كه قبلاً اين راه را طي كرده و از رسم و راه منزل ها آگاه است صورت گيرد و اگر همت انسان كاملي بدرقه راه نباشد خطر گمراهي در پيش است.

4-  ازنظر عرفا رسيدن به اين مرحله كار عقل و انديشه نيست ، كاردل و مجاهده و سير و سلوك و تصفيه و تهذيب نفس است.

5- هر علمي ، ناگزير براي خود يك سلسله اصطلاحات دارد. مفاهيم معمولي براي تفهيم مقاصد علمي كافي نيست . ناچار در هر علمي الفاظ خاص با معاني خاص قراردادي ميان اهل آن فن ، مصطلح مي شود كه عرفان نيز از اين اصل استثنا نيست.                       جز اين دليل ، عرفا اصرار دارند كه افراد غير وارد در طريقت ، از مقاصد آن ها آگاه نگردند. زيرا معاني عرفاني براي غير عارف قابل درك نيست. اين است كه عرفا در مكتوم نگه داشتن مقاصد خود برخلاف صاحبان علوم و فنون ديگر. تعهد دارند . به همين دليل ، اصطلاحات عرفا ، علاوه بر جنبه ي اصطلاحي ، اندكي جنبه رمزي و نمادين دارد و بايد اين ((راز)) را به دست آورد.

6-   البته همواره - خصوصاً در ميان شيعه - عرفايي بوده و هستند كه هيچ امتياز ظاهري با ديگران ندارند و در عين حال عميقاً اهل سير و سلوك عرفاني مي باشند و در حقيقت عرفاي واقعي و حقيقي اين طبقه اند ، نه گروه هايي كه صدها آداب از خود اختراع كرده و بدعت  ها ايجاد كرده اند.

 خودآزمايي  درس بیست و دوم صفحه ي 154

1-   يعني خود را در برابر خداوند فراموش كردن و ترك هواي نفساني كردن و در فكر منفعت شخصي خود نبودن ، تعلقات مادي را رها كردن.

2-   عاشق در طريق عشق بازي بايد چنان باشد كه هر لحظه در راه معشوق جان ببازد (عاشق راستين بي ريا)               3- حيات از عشق مي شناس و ممات بي عشق مي ياب

4- حديث و عبارت گفت : او بنده ي خود را عاشق خود كند، آن گاه بر بنده عاشق باشد و بنده را گويد : تو عاشق و محب مايي و ما معشوق و حبيب توايم ( چه بخواهي و چه نخواهي )

5- عشق دوطرفه ي انسان به خدا و خدا به انسان كه بهترين نوع عشق است

خودآزمايي درس هر که عاشق.... صفحه ي صفحه 157

1-  طلب و شوق ، ترك تعلقات و تعينات مادي براي رسيدن به خدا و رياضت .             2- تشنه : عاشق (سالك ) ديوار : جسم يا ماديات                   آب : معشوق (خداوند ) يا معرفت الهي

3- رباب ، اسرافيل ، بانك رعد هنگام بهار و خطاب يار شيرين لذيذ   4          - خطاب يار شيرين لذيد . صفاي بانگ                               5-   تاكه اين ديوار عالي كردن است             مانع اين سرفرود آوردن است       يا بيت زير:                         سجده نتوان كرد بر آب حيات                 تا نيابم زين تن خاكي نجات

6-  تا وقتي كه انسان در بند لذت هاي جسمي و تعلقات دنيايي است نمي تواند به خدا برسد.                      7 -خير - زيرا هر دو طلب و شوق را بيان مي كند و اين از اصول عرفان است كه اشتياق بنده هرچه بيشتر باشد ، اتصال به معشوق زودتر حاصل مي شود.                               8-  براي اين كه موجب ريزش باران مي شود و گل و گياه سبزه را مي روياند.

خودآزمايي درس بیست و سوم صفحه ي 160

1- هجو و هزل و طنز با هم تفاوت هايي دارند . هزل و تاحدي نيز هجو غالباً با ركاكت لفظ ، دشنام و عدم رعايت عفت كلام توام است و قصد شاعر در بيان آن ها ايجاد خنده و مسخره كردن است . اما در طنز هدف تنها خنداندن نيست ، بلكه نيشخند است . نيشخند طنز غالباً كنايه آميز و توأم با خشم و قهري است كه با نوعي شرم و خويشتن داري همراه است .

به عبارت ديگر هجو و هزل صريح است و طنز در پرده .  هجو و هزل وقيح است و طنز متين .

2- مبناي طنز برشوخي و خنده است و هدف آن اصلاح و تزكيه است   .                          3- در دوره ي مشروطه به دليل شرايط اجتماعي سياسي حاكم بر اين دوره .

4- سوزني سمرقندي - انوري ابيوردي - عبيد زاكاني - فخرالدين علي صفي - طنزپردازان معاصر : نسيم شمال - دهخداو بهار - ايرج ميرزا و ميرزا عشقي

5-    با پيدايش انقلاب مشروطيت ادبيات انتقادي و طنزآلود رونق و گسترش بيشتري مي نمايد. نوعي شعر انتقادي كه به شعر پرخاشگر مشهور است . نيز از اين دوره رايج مي شود كه شاعران در سروده هايي تند وپرخاش گونه از اوضاع سياسي و اجتماعي انتقاد مي كنند.

7-      الف) ترسم كه صرفه اي نبرد روز بازخواست                 نان حلاج شيخ زآب حرام ما

         ب)  حافظ به خود نپوشيد اين خرقه ي مي آلود               اي شيخ پاكدامن معذور دار ما را

خودآزمايي صفحه ي 163

1-   در طنز ((گورپدر)) نويسنده سبكباري دنيايي را عامل نجات در آخرت مي داند. در طنز ((خرگيري)) شاعر از اوضاع نابسامان اجتماعي كه كارگزارانش حريص و بي تميز هستند انتقاد مي كند.

2-      رنگ ريخت : رنگ پريده      بي تمييز: ناآگاه ، بي تشخيص                     4-      قطعه ي مولوي (خرگيري)

5-    خرگيري طنزانتقادي است . چون هدف آن اصلاح نابساماني ها است . خنده ي حاصل از آن خنده اي تلخ است . ظريف و بخيل طنز و لطيفه است . شاعر مهمل گو ، هجو است ، زيرا هدف اجتماعي ندارد . گورپدر هجو است و خانه ي ما، طنز است زيرا به فقر كه مسئله اي اجتماعي است اشاره كرده است .        6-  خرگيري

خودآزمايي صفحه ي 167

1-     استفاده از زبان و اصطلاحات و تركيبات و ضرب المثل هاي عاميانه ، استفاده از طنزهاي انتقادي، نثر ساده و روان .

2-      ((موي دماغ شدن )) : مزاحم شدن //((آب برداشتن چيزي )) : در فرهنگ دهخدا : ظاهر عبارت معني و مقصودي بدتر و ضعيف تر دارد . يا خرج و هزينه برداشتن //  ((دست كسي درحنا گذاشتن )) :  مشكل و دردسر ايجاد كردن يا گرفتار كردن ، سركار گذاشتن //  ((آن روي كار بالاست )) :  زشتي كار نمايان است ، گند كار درآمد.

3- الف ) يك پيراهن از توبيش تر پاره كرده ام : با تجربه تر هستم

ب) ديوار موش دارد و موش هم گوش دارد: مواظب سخن گفتن خود باشيد . حرف ها زود پخش مي شوند.

پ) من ريشم را توي آسياب سفيد نكرده ام : اين تجربه را به آساني به دست نياورده ام .

1) جواب خودآزمايي هاي نقد ادبي خودآزمايي تعاريف و انواع نقد (درس بیست و پنجم )صص 177

1-  بررسي همه جانبه ي يك اثر ادبي و تشخيص محاسن و معايب  سخن و نشان دادن بدو خوب اثر ادبي ص 79-80

2-  بله ، نقد ادبي هنر متعالي را رواج مي دهد به قول شمسيا (( نقد ادبي در گسترش ادبيات و متعلقات آن اهميت زيادي دارد زيرا با نقد ادبي اولاً : ادبيات و علوم ادبي متحول و زنده مي ماند. ثانياً با بررسي آثار والا معيارها و ابزارهاي جديدي را كشف مي كند و به ادبيات ارزاني مي كند نقد ادبي ، دكتر سيروس شمسيا . ص 23            

3- زماني كه نقد با غرض همراه باشد و مايه ي اصلي آن قضاوت راستين و بينش و آگاهي نباشد

4-  برخي شاعران و نويسندگان زيرا مي ديدند كه عده اي از نقادان مغرضانه و بدون آگاهي و بينش كافي به نقادي         مي پرداختند و فكر مي كردند كه منتقدان همان افراد ناتوان در شعر و هنر هستند كه خود از عهده ي آفرينندگي بر نيامدند و خود شاعر و هنرمند نيستند.

5-  تكليف دانش آموزان است .

6-  منتقد بايد باديد و وجدان علمي و دور از هر نوع نظر شخصي و با ميزان هاي علمي و منطقي به كار نقد و نقادي بپردازد و نقد خودرا از هرنوع شايبه ي غرض دور نگه دارد و اثر را از جنبه ي محتوا و شكل ظاهر آن مورد بررسي قرار دهد و گذشته از توصيف و تحليل دقيق آن را با آنچه در نزد همه يا بيشتر مردم اصلي و قابل قبول است مقايسه كند.          

7- خير ، زيرا غالباً مايه ي گمراهي مي شود و حقيقت مطلق يك اثر ادبي را به خوبي نشان نمي دهد

8- آثاري كه در ادبيات جهان در نزد اكثر مردم به عنوان آثار اصلي و خالص و قابل قبول ، شناخته شده اند . به طور مثال در زمينه ي اثر حماسي در ادب فارسي ، شاهنامه فردوسي به عنوان يك اثر اصلي و قابل قبول ميزان و محك به حساب مي آيد.

9- نقد لغوي ، فني ، زيبا شناسي مربوط به شكل ظاهري اثر و نقد اخلاقي ، روان شناسي و اجتماعي و ... مربوط به محتوا و درون مايه است

10- نقد لغوي ، فني ، اخلاقي از قديم ترين ايام مورد توجه بوده است . نقد روان شناسي و اجتماعي از پديده هاي دنيايي جديد است

11- بررسي و ارزيابي كاربرد زبان و اصول و قواعد آن در يك اثر ادبي است

12- بررسي نحوه ي كاربرد كلمات / رعايت يا عدم رعايت قواعد دستوري و ارزيابي آن ها / بررسي مترادفات / بررسي موارد اطناب و ايجاز / بررسي كاربرد ادات و دقت در آن و اشتقاق كلمات ومعاني آن ها

13- تكليف دانش آموزان  است.

14- منظور از نقد فني ، بررسي چگونگي كاربرد فنون بلاغي در شعر و نثر و ميزان ارزش و اعتبار آن است

15- نقد ادبي در ادب عرب به وسيله ي افرادي از جمله : قدامه بن جعفر ، ابوهلال عسكري ، عبدالقاهر جرجاني و در ادب فارسي به وسيله ي افرادي مثل : رشيد الدين و طواط ، شمس قيس رازي رواج يافته است .

كتاب ها در اين زمينه عبارتند از :

1-      نقد الشعر في البديع ، ((نقد النثر)) از قدامه بن جعفر 2- معاني الادب ، صناعتي النظم و النثر از ابوهلال عسكري 3- اسرار البلاغه ، دلائل الاعجاز از عبد القاهر جرجاني 4- المعجم في معايير اشعار العجم از شمس قيس رازي 5- حدائق السحر في دقائق الشعر از رشيد و طواط6- ترجمان البلاغه از محمدبن عمر رادوياني

16- الف) كميت و ريتم يعني ايقاع (واحدهاي متقارن و تكراري يك وزن )     ب) هماهنگي حروف 


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 14 آذر 1395برچسب:شهید حسین کرمی, 1395برچسب:دبیرستان شهدای بانش,پاسخ خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی(زبان فارسی) , خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی , جواب خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی , جواب خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی 91 , جواب خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی 2 , پاسخ خودآزمایی ادبیات فارسی پیش دانشگاهی , پاسخ خودآزمایی های ادبیات پیش دانشگاهی , جواب خودآزمایی های ادبیات پیش دانشگاهی , جواب خودآزمایی ادبیات فارسی پیش دانشگاهی , جواب خودآزمایی ادبیات تخصصی پیش دانشگاهی , پاسخ خودآزمایی های ادبیات پیش دانشگاهی 92 , جواب خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی انسانی , جواب خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی 92 , پاسخ خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی , پاسخ خودآزمایی ادبیات پیش دانشگاهی 2 , پاسخ خودآزمایی ادبیات فارسی پیش دانشگاهی انسانی , پاسخ خودآزمایی ادبیات فارسی پیش دانشگاهی 92 , پاسخ خودآزمایی های ادبیات فارسی پیش دانشگاهی , پاسخ خودآزمایی ادبیات فارسی 2 پیش دانشگاهی , پاسخ خودآزمایی های ادبیات فارسی پیش دانشگاهی انسانی ,,معرفی افراد بسیج,اعضای اصلی,واحد مقاومت بسیج,آماده سازی مدرسه,تزیین مدرسه,شهدای بانش,قدردانی از سید های مدرسه,بانش,بیضا,برترین دبیرستان بیضا,محمد سترگ,بسیج دانش آموزی شهدای بانش,بسیح استان فارس,جوایز عید غدیر,واحد بسیج مدرسه,مدرسه ی شهدای بانش,شهدا,وبلاگ واحد مقاومت بسیجمدرسه ی بانش,سترگ,شهید حسین کرمی,دنیا,mohammadsetorg,ainhd fhkesh,nfdvsjhk ainhd fhka,setorg,,پاسخ خودآزمايي هاي ادبيات فارسي (قافيه ,عروض,سبك شناسي ونقد ادبي) سال چهارم متوسطه,, ] [ 19:58 ] [ محمد سترگ ]


برچسب‌ها:

برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید


برچسب‌ها:
ادامه مطلب


برچسب‌ها:


برچسب‌ها:


برچسب‌ها:

21 ساله بود اهل اسلام اباد

در سال 63 در جزیره مجنون به شهادت رسید


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 355
بازدید کل : 69444
تعداد مطالب : 90
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


www.doostqurani.ir/

دوست قرآنی" href="http://doostqurani.ir/">دوست قرآنی

جنگ دفاع مقدس